...بفرمایید تو
من که دارم میرم چرا هلم میدی؟؟؟
درباره وبلاگ


به یک‏ جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی رنج را نباید امتداد داد باید مثل یک چاقو که چیزها را می‏برد و از میانشان می‏گذرد از بعضی آدم‏ها بگذری و برای همیشه تمامشان کنی . . .
آخرین مطالب
نويسندگان
شنبه 30 بهمن 1389برچسب:, :: 18:51 ::  نويسنده : علی

 

آیا می دانستید که .....

 


هیچ کاغذی بیش از 7 بار از وسط تا نمی شود


مایع داخل نارگیل تازه سبز، حاوی پلاسمای مشابه خون است



میزان سوختن کالری در هنگام خواب بیشتر از هنگام تماشای تلویزیون است


اولین محصولی که بارکد خود، این آدامس بود



هره، تنها سیاره ای است که در جهت عقربه های ساعت می چرخد



سیب بیشتر از کافئین ، در بیدار کردن شما مؤثر است



اولین صاحب کمپانی مارلبرو بر اثر سرطان ریه مرد


مروارید در سرکه حل می شود



صدای کواک اردک، اکو ندارد و کسی نمی داند چرا؟



به زیپ خود نگاه کنید. علامت موجود متعلق به شرکت
Yoshida Kogyo Kabushibibaisha
در ژاپن ، بزرگترین تولیدکننده زیپ در جهان است



لئوناردو داوینچی می توانست همزمان با یک دست خود بنویسد و با دست دیگر نقاشی کند



گربه تنها حیوان خانگی است که نام او در انجیل نیامده است



نقاشی تابلوی مونالیزا برای داوینچی، ده سال بطول انجامید



در کازینو های لاس وگاس، هیچ نوع ساعتی وجود ندارد


دندانپزشکان توصیه کرده اند که مسواک ها باید دست کم یک و نیم متر از کاسه تولت فاصله داشته باشند تا ذرات ریز آب را هنگام کار کردن سیفون، بخود جذب نکنند

 

جالب بودن ..نه!!....اون مورد اول خیلی حاااال کردم..برید خودتون امتحان کنید به حرکی که از 7بار بیشتر تا بزنه جایزه می دم

جمعه 29 بهمن 1389برچسب:, :: 23:31 ::  نويسنده : علی

دیوانه ای درسن سیرو


پس از بازی تیمهای تاتنهام و میلان ،گرام سونس هم بازی جوردن که از حرکت گتوسو نسبت به هم تیمی سابقش در تیم اسکاتلند به شدت خشمگین شده بود در شبکه اسکای گفت :«گتوسو در بهترین فرمش یک سگ بیشتر نیست که فقط توپ را می گیرد و دور خودش می چرخد .روزهای خوب او سپری شده و بازیکنی تاریخ مصرف گذشته است.»

 1
گتوسو که بازی را درمیدان به یاران ردنپ باخته بود پس از بازی به سراغ دستیار ردنپ جو جوردن رفت تا با او تسویه حساب کند...
 2
 
ولی حرکت او واقعا زشت بود ....
 3
 
.....و نتوانست خودش را کنترل کند
 4
 
این واکنش او سبب مداخله یاران دو تیم برای ممانعت از ادامه درگیری شد
 5
 
البته گتوسو در بازی از خجالت پیتر کراوچ هم در آمده بود ...
 6
.... و برای او هم خط ونشان کشیده بود

پ .ن :همین اول کاری بگم که من طرفدار سرسخت تیم باشگاهی میلا ایتالیا هستم...همین تیمی که با رنگ قرمز و سیاهه..

اما متاسفانه دو نفر مایه ننگ در این باشگاه هستن...یکی همین گتوزو که همه م یگن بازیکن با غیرت و تلاشگریه..اما من با حرف گرام سونس موافقم و بنظرم این گتوزو عمرش تموم شده..اما همش قلدری می کنه...

 

یکی دیگر از افراد ننگ باشگاه، مالک باشگاهه...بنظرتون کی می تونه باشه ؟؟...کسی نیست جز نخست وزیر بخت ایتالیا جناب برلوسکونی دختر باز عوضی البته این باباهه ننگ ایتالیاست چه برسه به باشگاه.....

 

پنج شنبه 28 بهمن 1389برچسب:, :: 17:16 ::  نويسنده : علی

 

عشق یعنی چی؟ عشق چیه ؟ عشق چیست ؟ عشق یعنی...www.98sms.ir

سه شنبه 26 بهمن 1389برچسب:, :: 17:31 ::  نويسنده : علی

 

At least 5 people in this world love you so much they would die for you
حداقل پنج نفر در این دنیا هستند که به حدی تو را دوست دارند، که حاضرند برایت بمیرند.

 

At least 15 people in this world love you, in some way
حداقل پانزده نفر در این دنیا هستند که تو را به یک نحوی دوست دارند

 

The only reason anyone would ever hate you, is because they want to be just like you
تنها دلیلی که باعث میشود یک نفر از تو متنفر باشد، اینست که می‌خواهد دقیقاً مثل تو باشد

 

A smile from you, can bring happiness to anyone, even if they don’t like you
یک لبخند از طرف تو میتواند موجب شادی کسی شود
حتی کسانی که ممکن است تو را نشناسند

 

Every night, SOMEONE thinks about you before he/ she goes to sleep
هر شب، یک نفر قبل از اینکه به خواب برود به تو فکر می‌کند

 

You are special and unique, in your own way
تو در نوع خود استثنایی و بی‌نظیر هستی

 

Someone that you don’t know even exists, loves you
یک نفر تو را دوست دارد، که حتی از وجودش بی‌اطلاع هستی

 

When you make the biggest mistake ever, something good comes from it
وقتی بزرگترین اشتباهات زندگیت را انجام می‌دهی ممکن است منجر به اتفاق خوبی شود

 

When you think the world has turned it’s back on you, take a look
you most likely turned your back on the world
وقتی خیال می‌کنی که دنیا به تو پشت کرده، کمی فکر کن،
شاید این تو هستی که پشت به دنیا کرده‌ای

 

Always tell someone how you feel about them
you will feel much better when they know
همیشه احساست را نسبت به دیگران برای آنها بیان کن،
وقتی آنها از احساست نسبت به خود آگاه می‌شوند احساس بهتری خواهی داشت

 

If you have great friends, take the time to let them know that they are great
وقتی دوستان فوق‌العاده‌ای داشتی به آنها فرصت بده تا متوجه شوند که فوق‌العاده هستند

 

دو شنبه 25 بهمن 1389برچسب:, :: 22:39 ::  نويسنده : علی

چیه چیزی شده ؟ چرا ساکتی ؟

دوست داری من نباشم تا کنارت باشه کی ؟

شنیدم از من دلسرد شدی به تازگی

شادیهاتو تقسیم میکنی با یکی دیگه که

دوسش داری و تو روش حساسی روش

داری عقاید خیلی شیک و وسواسی..

اینقده اونو میخوای که اگه با اون بودی و

منو اتفاقی جایی دیدی نشناسی ..

گفتم غرورمم زیر پاهات بذار له بشه

رفتی نذاشتی حتی دوستیمون به

سال بکشه تو عین نداریا واسه تو

هر کاری کردم و بی معرفت نیومد یه

بار به چشت هرچی راجع بهت فکر

میکردم شد نقش بر آب ..

آوازه آمارت بدجور همه جا پخشه الان کاری

 کردی که حتی زندگی سخته شه برام ..

بگو بینم کی تو زندگیت پر نقشه الان ؟

اونم مثل منه و تعصب داره رو تو ؟

دوست داره همه جوره حفظ کنه آبروتو ؟

مثل من حاضره با دنیاهم عوض نکنه حتی ..

یه دونه از اون تاره موتو ؟

یا که بر عکس نسبت به تو بی ارزشه ؟

بگو چی کم گذاشتم واسه تو این رسمشه؟!

که جواب خوبیمو بدی با بدیات

مگه نمیگفتی فرق کردی با قدیمات ؟!!

خاطراتو فراموش میکنم مو به موشو برو

با هر کی که دلت میخواد رو به رو شو

بدون دیگه واسه من مرده کسی که یه

روزی با دنیا عوض نمیکردم یه دونه موشو

چه خوش خیالم به فکر اینکه دوباره تو

بهم زنگ میزنی شبا تا صبح بیدارم ..

عیب نداره تو این شبا که واسه ما

سخته خواب تو با خیال راحتت بگیر

تخت بخواب نگران منم نباش و آروم یواش ..

چشماتو ببند بودن از ما داغون تراش

که حالا همه چی رو سپردم به دست

فراموشی خوب میدونم که حالا با کس

دیگه هم آغوشی

اینا رو میبینم و میسازم بازم با غمتو

اینو بدون یه روزی میگیره آهم دامنتو

آخه تا من یادمه تو با راحتی ..منو تنها

گذاشتی تو اوج ناراحتی

کاری کردی که به یه فکر خراب رسیدم ..

فکر کثیفمو حتی تا خلاف کشیدم

وقتی میدیدم نیستی اما یادت اینجاست

وقتی نمیشد من و تو با هم ما بشیم باز

خاطراتو فراموش میکنم مو به موشو برو

با هر کی که دلت میخواد رو به رو شو

بدون دیگه واسه من مرده کسی که یه

روزی با دنیا عوض نمیکردم یه دونه موشو

هنوزم بوی عطرت چندتا دونه ی مشکی

از اون موی لـختـت روی تخته تختی..که

همیشه میشدی روش تو بغلم ولو

تو که رفتی .. نمیشکوندی اقلا دلو

با زخم زبونت ..

رسم زمونه اینه رابطه هایی که به

هم وصله نمونه خیلی خوب دیگه همه

چی بسه تمومه هر چی خدا بخواد

همه چی دسته همونه

ولی بدون تو هم یه کم نه آخرشی

منه ساده رو بگو ساختم با همه چی

نمیخوام سر صحبت الکی هی بی مورد

واشه.. اصلا تو خوبی هر چی تو میگی باشه ..

دیگه اسمتم تو زندگیم باشه نحصه

هر بلاییم سرم آوردی ناز شصتت

بهتره اصلا نمونیم با هم ما یه لحظه ..

امیدوارم دل تو هم باشه از من خسته

خاطراتو فراموش میکنم مو به موشو برو

با هر کی که دلت میخواد رو به رو شو

بدون دیگه واسه من مرده کسی که یه

روزی با دنیا عوض نمیکردم یه دونه موشو ...

 

یک شنبه 24 بهمن 1389برچسب:, :: 16:28 ::  نويسنده : علی
ولـنتاین ؟ سپندارمذگان ؟

كدامیك روز عشاق ایرانی است ؟!

[تصویر: 01.jpg]

سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد
و آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد


تنها مدت کمی به اواخر بهمن ماه و اواسط ماه فوریه باقی مانده که روز عشق فرنگی (ولنتاین) و روز عشق ایران باستان (سپندارمذگان) به فاصله ی چهار روز از هم قرار دارند یعنی ۲۵ بهمن ماه (ولنتاین) و ۲۹ بهمن ماه (سپندارمذگان) !

چند سالی است که ۲۵ بهمن (۱۴ فوریه) روز ولنتاین و خرید گل و عروسک، شکلات و … در کشورمان باب شده است. اکثر جوان ها بدون اطلاع از اینکه اصلا این ولنتاین خوردنی یا پوشیدنی است، فقط می دانند که در این روز باید برای کسانی که دوست دارند هدیه بخرند ...


[تصویر: bullet3.gif] تاریخچه پیدایش ولنتاین

در سده سوم میلادی که مطابق با اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران است، در روم باستان فرمانروایی بوده ‌است بنام کلاودیوس دوم (Claudius II). کلودیوس عقیده داشت مردان مجرد نسبت به آنانی که همسر و فرزند دارند سربازان جنگجوتر و بهتری هستند. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم ممنوع می‌کند. کلاودیوس به قدری بی‌رحم و فرمانش به اندازه‌ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت. (شایان ذکر است که در آن هنگام هنوز امپراتوری روم، به آیین مسیحیت نگرویده بود و این امر تقریباً ۴۰ سال پس از دوران کلاودیوس دوم یعنی در دوران کنستانتین اول، موسوم به کنستانتین کبیر صورت گرفت). اما کشیشی به نام ولنتاین (والنتیوس)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می‌کرد. هنگامی که کلاودیوس این امر را دریافت، ولنتاین را دستگیر و زندانی کرد. کلاودیوس به منظور منصرف ساختن ولنتاین از باور خویش، به زندان و به استقبال وی شتافت و او را مورد محبت فراوان قرار داد. این در حالی بود که ولنتاین نیز به گونه‌ای متقابل کوشید تا کلاودیوس را به آیین مسیحیت فراخواند؛ امری که موجبات خشم امپراتور روم را فراهم ساخت و حکم به اعدام وی داد. هنگامی که ولنتاین در زندان به سر می‌برد، یکی از زندانبانان دختری نابینا داشت که به زندان می‌آمد به تفصیل با ولنتاین سخن می‌گفت و درست پیش از آن که ولنتاین به اعدام محکوم گردد، برای آن دختر نابینا کارتی فرستاد که بر روی آن نگاشته بود: "از طرف ولنتاین ِ تو" یا (From Your Valentine) امضاء کرده‌است، اصطلاحی که تا به امروز مورد استفاده قرار گرفته و به وفور بر روی کارتهای ولنتاین مشاهده می‌شود. توضیح اینكه مراسم روز ولنتاین در کشورهای جهان، به ویژه کشورهای اروپایی و امریکای شمالی، بعنوان روز عشق و دوستی همه ساله در ۱۴ فوریه برگزار می‌گردد.


[تصویر: bullet3.gif] تاریخچه سپندارمذگان

روز سپندارمذگان یکی از جشن‌های ایرانی است که زرتشتیان آنرا در بیست و نهم بهمن ماه برگزار می کنند. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده‌ است که ایرانیان باستان این روز را روز بزرگداشت زن و زمین می‌دانسته اند. فلسفه بزرگداشت این روز به عنوان "روز عشق" به این صورت بوده است كه در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می كردند و علاوه بر اینكه ماه ها اسم داشتند، هر یك از روزهای ماه نیز یك نام داشتند. بعنوان مثال روز اول "روز اورمزد"، روز دوم، روز بهمن معنی "سلامت، اندیشه" كه نخستین صفت خداوند است، روز سوم اردیبهشت یعنی "بهترین راستی و پاكی" كه باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی "شاهی و فرمانروایی آرمانی" كه خاص خداوند است و روز پنجم "سپندار مذ" بوده است. سپندار مذ لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد. زشت و زیبا را به یك چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می دهد. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق می پنداشتند. در هر ماه، یك بار، نام روز و ماه یكی میشده است كه در همان روز كه نامش با نام ماه مقارن می شد، جشنی ترتیب می دادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلا شانزدهمین روز هر ماه مهر نام داشت و كه در ماه مهر، "مهرگان" لقب می گرفت. همین طور روز پنجم هر ماه سپندار مذ یا اسفندار مذ نام داشت كه در ماه دوازدهم سال كه آن هم اسفندار مذ نام داشت، جشنی با همین عنوان می گرفتند.

 


[تصویر: bullet3.gif] آیین‌های سپندارمذگان

سپندارمذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است كه هر دو در كنار هم معنا پیدا می كردند. در این روز مردان به همسران خود هدیه می‌دادند. مردان زنان خانواده را بر تخت شاهی می‌نشاندند و از آنها اطاعت می‌کردند و به آنان هدیه می‌دادند. این یک یادآوری برای مردان بود تا مادران و همسران خود را گرامی بدارند و چون یاد این جشن تا مدت‌ها ادامه داشت و بسیار باشکوه برگزار می‌شد همواره این آزرم و احترام به زن برای مردان گوشزد می‌گردید.

ملت ایران از جمله ملت هایی است كه زندگی اش با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته است، به مناسبت های گوناگون جشن می گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می گذرانده اند. این جشن ها نشان دهنده فرهنگ، نحوه زندگی، خلق و خوی، فلسفه حیات و كلا جهان بینی ایرانیان باستان است. از آنجایی كه ما با فرهنگ باستانی خود ناآشناییم شكوه و زیبایی این فرهنگ با ما بیگانه شده است. نقطه مقابل ملت ما آمریكاییها هستند كه به خود جهان بینی دچار می باشند. آنها دنیا را تنها از دیدگاه و زاویه خاص خود نگاه می كنند. مردمانی كه چنین دیدگاهی دارند، متوجه نمی شوند كه ملت های دیگر شیوه های زندگی و فرهنگ های متفاوتی دارند. آمریكاییها بشدت قوم پرستند و خود را محور جهان می دانند. آنها بر این باورند كه عادات، رسوم و ارزش های فرهنگی شان برتر از سایرین است. این موضوع در بررسی عملكرد آنان بخوبی مشهود است. بعنوان مثال در حالی كه این روزها مردم كشورهای مختلف جهان معمولا به سه، چهار زبان مسلط می باشند، آمریكاییها تقریبا تنها به یك زبان حرف می زنند. همچنین مصرانه در پی اشاعه دادن جشن ها و سنت های خاص فرهنگ خود هستند. "اطلاع داشتن از فرهنگ های سایر ملل" و "مرعوب شدن در برابر آن فرهنگ ها" دو مقوله كاملا جداست. با مرعوب شدن در برابر فرهنگ و آداب و رسوم دیگران، بی اینكه ریشه در خاك، در فرهنگ و تاریخ ما داشته باشد، اگر هم به جایی برسیم، جایی ست كه دیگران پیش از ما رسیده اند و جا خوش كرده اند!

گامهایی این چنین، ما را در پاسداشت هویت ایران ۸۰۰۰ هزار ساله استوارتر خواهد نمود كه آئین هایی كه با رسوم ما ایرانیان تطابق دارد را در اولویت قرار دهیم تا اینكه ولنتاین، كه ریشه در فرهنگ غربی دارد. بیایید نخستین گام را برداریم و با خود آشتی كنیم تا شاید بتوانیم فرهنگ و زبان امروزمان را آنطور كه شایسته است و درخور ایرانی بودنمان است بكار بندیم، آنگاه دوباره حرفی برای گفتن خواهیم داشت، چون بیگمان و همواره سزاوار جایگاهی والا هستیم!

 

[تصویر: 04.jpg]



 این روز خجسته را به تمام کسانیکه عشق و دوستی را ارج می نهند تبریک میگویم ...


[تصویر: 53.gif]

طعم عشق و دوستی بر کام ساکنان ایران زمین
جاودانه
باد
[تصویر: 53.gif]
یک شنبه 24 بهمن 1389برچسب:, :: 13:50 ::  نويسنده : علی

 

لذت بخشترین چیزها از دیدگاه چارلی چاپلین
:
To fall in love.
عاشق شدن

...To laugh until it hurts your stomach.
آنقدر بخندي که دلت درد بگيره

To find mails by the thousands when you return from a vacation.
بعد از اينکه از مسافرت برگشتي ببيني هزار تا نامه داري

To go for a vacation to some pretty place.
براي مسافرت به يک جاي خوشگل بري

To listen to your favorite song in the radio.
به آهنگ مورد علاقت از راديو گوش بدي

To go to bed and to listen while it rains outside.
به رختخواب بري و به صداي بارش بارون گوش بدي

To leave the Shower and find that the towel is war.
از حموم که اومدي بيرون ببيني حو له ات گرمه !

To clear your last exam.
آخرين امتحانت رو پاس کني

To receive a call from someone, you don"t see a lot, but you want to.
کسي که معمولا زياد نمي بينيش ولي دلت مي خواد ببينيش بهت تلفن کنه

To find money in a pant that you haven"t used since last year.
توي شلواري که تو سال گذشته ازش استفاده نمي کردي پول پيدا کني

To laugh at yourself looking at mirror, making faces.
براي خودت تو آينه شکلک در بياري و بهش بخندي !!!

Calls at midnight that last for hours.
تلفن نيمه شب داشته باشي که ساعتها هم طول بکشه

To laugh without a reason.
بدون دليل بخندي

To accidentally hear somebody say something good about you.
بطور تصادفي بشنوي که يک نفر داره از شما تعريف مي کنه

To wake up and realize it is still possible to sleep for a couple of hours.
از خواب پاشي و ببيني که چند ساعت ديگه هم مي توني بخوابي !

To hear a song that makes you remember a special person.
آهنگي رو گوش کني که شخص خاصي رو به ياد شما مي ياره

To be part of a team.
عضو يک تيم باشي

To watch the sunset from the hill top.
از بالاي تپه به غروب خورشيد نگاه کني

To make new friends.
دوستاي جديد پيدا کني

To feel butterflies! In the stomach every time that you see that person.
وقتي "اونو" ميبيني دلت هري بريزه پايين !

To pass time with your best friends.
لحظات خوبي رو با دوستانت سپري کني

To see people that you like, feeling happy
.کساني رو که دوستشون داري رو خوشحال ببيني

See an old friend again and to feel that the things have not changed.
يه دوست قديمي رو دوباره ببينيد و ببينيد که فرقي نکرده

To take an evening walk along the beach.
عصر که شد کنار ساحل قدم بزني

To have somebody tell you that he/she loves you.
يکي رو داشته باشي که بدوني دوستت داره

To laugh .........laugh. ........and laugh ...... remembering stupid things done with stupid friends.
يادت بياد که دوستاي احمقت چه کارهاي احمقانه اي کردند و بخندي و بخندي و ....... باز هم بخندي

These are the best moments of life....
اينها بهترين لحظه‌هاي زندگي هستند

Let us learn to cherish them.
قدرشون روبدونيم


"Life is not a problem to be solved, but a gift to be enjoyed"
زندگي يک مشکل نيست که بايد حلش کرد بلکه يک هديه است
که بايد ازش لذت برد

شنبه 23 بهمن 1389برچسب:, :: 21:10 ::  نويسنده : علی

روز تولد هر انسانی از روزها ی مهم زندگی او به حساب می آید. و هر تولد می تواند گفتنی های بسیاری برای اطرافیان یک انسان داشته باشد. اگر این اتفاق به نحو شگفت آور هم رخ دهد گفتنی های آن روز بیشتر خواهد کرد. 


1.    زنی که سه فرزند خود را در روزهای 10/10 2010 و 9/9/2009 و 8/8/2008 به دنیا آورده است!

خانواده میشیگان تولد فرزندان خود را که به ترتیب دختر بزرگشان در تاریخ 10.10.10 و سپس پسرشان را در تاریخ 09.09.09 برگزار می کنند اما در عین ناباوری دختر و فرزند سوم آنان در تاریخ 08.08.08 به دنیا می آید. اتفاقی که در هر 50 میلیون نفر برای یک نفر ممکن است اتفاق بیافتد.

 



ادامه مطلب ...
شنبه 23 بهمن 1389برچسب:, :: 20:59 ::  نويسنده : علی

وحشتناک ترین تصادفات جاده ای با بیشترین سرعت

. Ferrari 360 Modena
راننده این فراری 360 Modena در تلاش بوده با سرعت 209 کیلومتر در ساعت در جاده های کشور فرانسه جلوی نامزدش خودنمایی کنه که پس ار برخورد با خطوط برق و پایین آوردن کابل به دو قسمت تقسیم شده. خوشبختانه هر دو سرنشین در این تصادف جون سالم به در بردن!


وحشتناک ترین تصادفات جاده ای با بیشترین سرعت


ادامه مطلب ...
شنبه 23 بهمن 1389برچسب:دانلود , تقویم 2011 , , :: 20:42 ::  نويسنده : علی

مجموعه ای تقویم های سال 2011

 
 
Collection of Calendars 2011



ادامه مطلب ...
شنبه 23 بهمن 1389برچسب:, :: 16:10 ::  نويسنده : علی

ضرب المثل هايي که فقط ايراني ها در زبان انگليسي به کار مي برند!

اگر خارج از ايران باشيد، با جملاتي اين چنيني برخورد کرديد، بدونيد طرف مقابل ايرونيه...

من وقتي اينا رو ديدم کلي خنديدم...



He looks at me Left Left!
چپ چپ نگاه ميکنه!

I die for your height and top!
قربونه قد وبالات!

Ate my head!
سرمو خورد!

He has grown a tail!
دم در آورده!

On my eyes!
به روي چشمم!

Light up my homework!
تکليف منو روشن کن!

Do not hit yourself into left Ali Street!
خودت رو به کوچه علي چپ نزن!

To my death?!
مرگ من؟!

I ate the ground and my father came out!
خوردم زمين، پدرم در اومد!

Take away the person that washes your dead body!
مرده شورتو رو ببرن!

Pull your carpet out of the water!
گليمتو رو از آب بکش!

I hit you so hard that electricity will pop out of your eyes
انقدر سفت بزنمت که برق از چشمات بپره!

His/Her donkey passed over the bridge!
خرش از پل گذشته!

What kind of dirt should I put on my head?!
چه خاکي به سرم بريزم؟!

The neighboras chicken is a goose!
مرغ همسايه غازه!

Marriage is an uncut watermelon!
ازدواج هندونه اي نبريده است!

Happiness has been hitting you under the belly!
خوشي زده زير دلت!

جمعه 22 بهمن 1389برچسب:, :: 11:18 ::  نويسنده : علی

این چیست....منظورم محبت است...منظورم عشق واقعی است....

واقعا چیست که هیچ وقت از دل ها بیرون نمی رود...همیشه در قلب خانه می سازد و ماندگار می شود.

داستان زیر نشونه ای از این ماندگاری محبت را نشاااان می هد..

دو دوست با پاي پياده از جاده اي در بيابان عبور ميکردند.بين راه سر موضوعي اختلاف پيدا کردند و به مشاجره پرداختند.يکي از آنها از سر خشم؛بر چهره ديگري سيلي زد. دوستي که سيلي خورده بود؛سخت آزرده شد ولي بدون آنکه چيزي بگويد،روي شنهاي بيابان نوشت((امروز بهترين دوست من بر چهره ام سيلي زد.))آن دو کنار يکديگر به راه خود ادامه دادند تا به يک آبادي رسيدند.تصميم گرفتند قدري آنجا بمانند و كنار برکه آب استراحت کنند.ناگهان شخصي که سيلي خورده بود؛لغزيد و در آب افتاد.نزديک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد.بعد از آنکه از غرق شدن نجات يافت؛ير روي صخره اي سنگي اين جمله را حک کرد:((امروز بهترين دوستم جان مرا نجات داد)) دوستش با تعجب پرسيد:((بعد از آنکه من با سيلي ترا آزردم؛تو آن جمله را روي شنهاي بيابان نوشتي ولي حالا اين جمله را روي تخته سنگ نصب ميکني؟)) ديگري لبخند زد و گفت:((وقتي کسي مارا آزار ميدهد؛بايد روي شنهاي صحرا بنويسيم تا بادهاي بخشش؛آن را پاک کنند ولي وقتي کسي محبتي در حق ما ميکند بايد آن را روي سنگ حک کنيم تا هيچ بادي نتواند آن را از يادها ببرد.))

 

دو شنبه 18 بهمن 1389برچسب:, :: 20:39 ::  نويسنده : علی

داستان عکس مشهور مایکروسافت

[تصویر: 340x_heres-one-more-look-at-the-gang-from-1978-.jpg]
این تصویر یکی از نمادهای مهم شرکت مایکروسافت و البته یکی از نمادهای بزرگ دنیای تجارت محسوب میشود. ۳۳ سال پیش و در سال ۱۹۷۸ این ۱۱ نفر نخستین کارمندان شرکت مایکروسافت بودند و بنیان یکی از بزرگترین شرکت های جهان را گذاشت اند. چه کسی آن زمان فکر می کرد بیل گیتس این عکس با آن ظاهر جوان تبدیل به ثروتمند ترین فرد جهان می شود؟ ‏

داستان خود این عکس هم جالب است. تیم اولیه مایکروسافت علاقه ای به گرفتن عکس دسته جمعی نداشت اما وقتی باب گرینبرگ در یک مسابقه رادیویی برنده شد و جایزه آن یک عکس پرتره مجانی بود! آنها تصمیم گرفتند با هم بروند و این عکس دسته جمعی را بگیرند. ‏

اما هر کدام از این ۱۱ نفر چه مسیری را طی کردند و هم اکنون چه می کنند؟ اگر علاقمند هستید از سرنوشت آنها مطلع شوید ادامه مطلب را از دست ندهید.

‫ ‏



[تصویر: 340x_bill-gates-is-now-giving-away-the-b...rosoft.jpg]

بیل گیتس: ‏ فکر می کنم داستان این فرد را تقریبا همه می دانند. او مایکروسافت را تبدیل به باارزش ترین شرکت فناوری جهان کرد و تبدیل به ثروتمند ترین فرد جهان شد. ثروت فعلی اش ۵۴ میلیارد دلار است و حالا چند سالی است که مایکروسافت را ترک کرده. او در حال حاضر میلیون ها دلار از پولش را صرف کارهای خیریه و تحقیقات پزشکی می کند. ‏


[تصویر: 340x_andrea-lewis-became-a-fiction-write...nalist.jpg]

اندره لویس: ‏ او نویسنده اسناد فنی مایکروسافت بود. خانم لویس در سال ۱۹۸۳ مایکروسافت را ترک کرد و به دنبال نوشتن رمان های تخیلی و روزنامه نگاری رفت. البته همکاری اش با مایکروسافت سبب شده بود که ثروت اش در سال ۲۰۰۴ حدود ۲ میلیون دلار باشد. ‏


[تصویر: 340x_maria-wood-sued-microsoft-just-2-years-later.jpg]

ماریا وود: ‏ او کتابدار مایکروسافت بود و با یکی دیگر از کارمندان مایکروسافت در همین عکس ازدواج کرد. اما او تنها دو سال بعد مایکروسافت را ترک کرد و همزمان از این شرکت به خاطر تبعیض جنسیتی شکایت کرد. البته مایکروسافت شکایت را حل و فصل کرد و ماجرا بدون سر و صدا تمام شد. بعد از آن به نظر میرسد داستان فوق العاده ای نداشته است. او فرزندانش را بزرگ کرد و در امور خیریه کارهای داوطلبانه انجام می دهد. ‏


[تصویر: 340x_paul-allen-has-spent-his-billions-o...h-more.jpg]

پل آلن: ‏ این فرد بعد از بیل گیتس مشهور ترین فرد گروه محسوب میشود و در حال حاضر نفر ۳۷ در لیست ثروتمندترین افراد روی زمین است. او میلیاردها دلار از پولش را صرف تیم های ورزشی کرده و روی استارت آپ های مختلفی سرمایه گذاری می کند. در زندگی شخصی اش هم کم نگذاشته است. برای مثال یکی از بزرگترین کشتی های تفریحی جهان متعلق به آقای آلن است. ‏


[تصویر: 340x_bob-orear-went-onto-be-a-cattle-rancher.jpg]

باب اوریر: ‏ او یکی از مسن ترین کارمندان مایکرسافت محسوب میشد. هنگام قدم گذاشتن انسان روی ماه او در ناسا و بخش کنترل ماموریت پرواز فضایی کار می کرد. در مایکروسافت او مدیر محاسباتی محسوب می شد. باب اوریر کسی بود که سیستم عامل DOS را برای کامپیوترهای IBM اماده کرد. در سال ۱۹۸۳ مایکروسافت را ترک کرد و به خانه اش در تگزاس رفت و به کار گله داری پرداخت! ثروت او از مایکروسافت حدود ۱۰۰ میلیون دلار تخمین زده میشود و هم اکنون مدیر چند تجارت محلی دیگر در تگزاس است. ‏


[تصویر: 340x_bob-greenberg-left-microsoft-then-w...h-kids.jpg]

باب گرین برگ: ‏ او کسی است که برنده جایزه رادیویی شد و تیم مایکروسافت آن عکس را گرفت. بعد از اینکه به مایکروسافت در توسعه نسخه جدید BASIC کمک کرد آنجا را در سال ۱۹۸۱ ترک کرد تا به شرکت خانوادگی شان کمک کند. خانواده گرینبرگ در کار تولید عروسک برای کودکان بودند. محصولات آنها شهرت زیادی پیدا کرد و به نظر می رسد اقای گرینبرگ و خانواده اش در کار خودشان به موفقیت های بزرگی رسیدند. ‏


[تصویر: 340x_marc-mcdonald-left-microsoft-becaus...anyway.jpg]

مارک مک دونالد: ‏ او اولین حقوق بگیر مایکروسافتی محسوب می شود. وقتی در سال ۱۹۸۴ مایکروسافت را ترک کرد معتقد بود این شرکت بیش از حد بزرگ شده و به همین خاطر دیگر علاقه ای به کار کردن در آنجا نداشت. بعد از ترک مایکروسافت او به یکی از شرکت های پل آلن رفت و چند وقت بعد به یک شرکت طراحی در سیاتل رفت. جالب است بدانید که مایکروسافت این شرکت طراحی را در سال ۲۰۰۰ خرید و بنابراین مارک مک دونالد دوباره کارمند مایکروسافت شد. او گفته است که ثروت اش کمتر از ۱ میلیون دلار است. ‏


[تصویر: 340x_gordon-letwin-stayed-with-microsoft...-gates.jpg]

گوردون لتوین: ‏ او یک برنامه نویس بود و تا سال ۱۹۹۳ در مایکروسافت کار کرد. سپس آنجا را ترک کرد تا هوایی تازه کند‪.‬ او یک مرزعه در آریزونا دارد و برای حفظ محیط زیست به بعضی مراکز کمک مالی می کند. ثروت تقریبی اش ۲۰ میلیون دلار است. ‏


[تصویر: 340x_steve-wood-went-on-to-found-wireles...s-corp.jpg]

استیو وود: ‏ او همسر ماریا وود است که با عصبانیت مایکروسافت را ترک کرد. او هم مایکروسافت را سال ۱۹۸۰ ترک کرد اما با پل آلن در چند شرکت به همکاری ادامه داد. او یک شرکت برای خدمات ارتباطات بی سیم تاسیس کرد که در سال ۱۹۹۶ به عنوان SinglePiont شناخته شد. او هم اکنون رییس هیات مدیره این شرکت است و ثروت اش حدود ۱۵ میلیون دلار است. ‏


[تصویر: 340x_bob-wallace-was-a-fan-of-psychedeli...rosoft.jpg]

باب والاس: ‏ بعد از ترک مایکروسافت یک شرکت نرم افزاری به نام QuickSoft تاسیس کرد. اما در کنارش او عاشق تحقیق روی داروهای روانگردان بود. اقای والاس در سال ۲۰۰۲ به علت ابتلا به ذات الریه درگذشت. ‏


[تصویر: 340x_jim-lane-went-on-to-do-his-own-soft...ompany.jpg]

جیم لین: ‏ او یکی از مدیران پروژه در مایکروسافت بود که سال ۱۹۸۵ آنجا را ترک کرد. گفته می شود که هنگام ترک آنجا گفت مایکروسافت شور و اشتیاق را در من از بین برد. بنابراین رفت تا شرکت خودش را تاسیس کند. او در همکاری های مایکروسافت با اینتل نقش مهمی را بازی کرد. ‏


[تصویر: 340x_heres-one-more-look-at-the-gang-from-1978-.jpg]

[تصویر: 340x_-and-heres-a-photo-of-them-from-200...ompany.jpg]

حالا تصویر همان گروه را در سال ۲۰۰۸ می بینید. هنگامی که بیل گیتس مایکروسافت را ترک می کرد آنها دور هم جمع شدند تا دوباره این تصویر را بازسازی کنند تا تمام خاطرات مایکروسافت طی ۳۰ سال گذشته را دوباره زنده کنند. ‏
دو شنبه 18 بهمن 1389برچسب:, :: 19:34 ::  نويسنده : علی

سلام....داشتم ایمیلامو چک می کردم که به این ایمیل عکس های کاریکاتوری برخوردم..

خیلی خوشم اومد.... گفتم اینجا هم بذارم شما هم یه فیضی ببرید

بقیه عکسا در ادامه مطالب..

انیمیشن های متحرک عاشقانه



ادامه مطلب ...
شنبه 16 بهمن 1389برچسب:, :: 15:29 ::  نويسنده : علی

سلام..امروز 16 ام بهمن ماه 1389 آره؟؟ یا 90 ؟؟...کلا سال از ذهنم پریده بخدااا ، شما به دل  نگیرید..

یه جورایی حالم گرفته شده..زیاد حوصله ندارم..ناراحتم..دست خودم نیست..آهنگ غم گوش می دم و خیلی چیزای دیه.

الان درست یک هفتست که من یه مسافرت کوچولو تشریف بردم..نه نه...یه مسافرت کوچولو نازل شدم..نه نازل شدم هم خوب نیست..یه مسافرا کوچولو رفتم...آره..همین کلمات ساده ارزش داره یه اون تشبثات .

درست هفته پیش بود گه رفتم زنجان یه چند روزی خانه ی خاله ی محترمه و شوهر خالم مهمون بودم...مادر بزرگم هم اونجا بود..شوهر خالم استاد دانشگاه می باشد..استاد دانشگاه زنجان و مشغول تصحیح ورقه امتحانی دانشجویان گرامی بود.ماشالاه نمرات..ماشالاه..هاتفن.احسنتم...برگه های پسرا که اصلا جای تعریف نداشت..اما باسه دخترا .....شوهر خالم خودش اعتراف می کنه که دخترا زرنگترن..البته تو این رشته و درس (مدیریت بازرگانی) که یه درس حفظی می باشد دخترا قویتر هستن..برگه هارو که نیگا می کردم ماشالا بعضی دخترا دفتر نقاشی مثل آرایش هفت قلم و درست مثل دستگاه کپی پست همه چی عین آینه بود....آخه اینقدر بنده ی خداااااااا..دختر بابائیش..مگه اینجا آرایشگاهه...آخه خودکار صورتی کجا بود....

حالا بگذریم از ایناا..شوهر خاله بنده نهایت ارفاق (یا ارفاغ بود چی بود ..) رو سر نمره ها لحاظ می کرد...اما بازم به زوور . نه دقت نکردی..زووووووووووووور ..اینا یه نمره ای می گرفتن ولی بازم شاکی بودن که آقا فلان شده من نمرم بیشتر می شد..ولی اصلا تو بگو بیست و پنج صدم..ابدااااا...بعضیا پشت برگه های امتحانی دعای ختم صلوات و اینا نوشته بودن..کلی حااال کردم از خوندنشون.... روزای خوبی بود... جالب بود  برام..

بعد از 3 روز زنجان موندن تصمیم گرفتم که یه تهرانی هم سفر کنم منزل عمه و عموی گرامی و خوش ذوف..کلی آنجا هم حال کردیم..

فقط بگم باباااا تهران عجب گرانی بود..کلا دست رو هر چی می ذاشتی گران بود..حالا این خانه ی این عمه عمو بالا شهر بود.مثلا خانه عمومینا درست روبه روی صدا سیما خیابان ولیعصر بود..ماشالا اونجا اجناس عجب قیمتای داشتن..یه پیراهن زپرتی 97 هزار تومن...دقت کردی..اون 3 هزار تومن هم به قول دوستم ایناندیرمائیده..یه کلمه ترکی بود..یعنی درکل شیره مالیدن و این حرفااا...یه لباسایی که من ارومیه اصلا نگاهشون نمی کنم اونجا فرت و فرت بالای صد تومن بود...مثلا بگم یه کلاهی بود رنگاوارنگ دو تا هم ژیگولی بهش وصل بود..بالا سرشم یه قپه داشت..اونو میداد 30 تومن...آخه مفت خور حرومت باشه اون پول...ولی عطر و آدکلن ای ول بود.خیلی حال کردم..همشون جالب بودن با قیمت مناسب....خلاصه اونجا هم کلی صفا کردیم..در خانه ی عمه من با شوهر عمم بسیار گیم بازی کردیم ....آره..شوهر عمم یه آدم باحاله...زیادم سن نداره ها..جونه..هنوز زیر 30 سال سن داره..یه بازی آنلاین تو فیس بوک پیدا کرد..منم رفتم تو اون بازی ..عجب حالی می داد..تو خونه عمم که بودم فقط یبار زدم بیرون اونم با شوهر عمم بود که رفتیم پایتخت ببینیم جدیدا چی اومده بازار...و فهمیدم که چیز خاصی نیومده ..فقط یه تبلت گالکسی تب سامسونگ اومده بود که اونم خیلی وقت پیش ارومیه هم اومده بود..خودشم اصلا نمی صرفه با اون قسمتش..خلاصه کارمون شده بود والبته شده هم اکنون بازی کردن...تا ساعت 2 صبح یعنی 2 ساعت از بامداد گذشته ولی ما پشت اینترنت داریم از مواضعمون پشتیبانی می کنیم که یه بی پدر مادری ضدحال نزنه....صبح هم که از خواب پا می شدیم نه ببخشید..ظهر از خواب پا می شدیم ...

حالا گذشت و گذشت  دیروز شب حرکت کرم و امروز صبح رسیدم ارومیه..الانم که در خدمت شما هستم و بله دیه اینااا..

در مورد امتحاناتدانشگاه هم بگم که نمره 4 تا درسو دادن 3 تا رو ندادن..یکی رو هم بنا به دلایلی حذف کرم...یه غلطی کردم درس دروس تخصصی سخت افزار را من اختیاری برداشتم و آخرسر من کوپیدم و هنگیدم و چیز شدم..ولش اونجا رو..در آخر هم مجبور شدم حذف کنم..دیه همچین کاری عمراااااااا بکنم...

نمره اون درسایی هم که ندادن من هر روز که می گذره از استرس نمره اون درسا لاغر می شم و هر از گاهی یه جوش می پره رو صورتم..فشاره دیه...این همونه....

 

خلاصه سرتونو درد نیارم..از این خوشیا که بگذریم....باز هم ته دل من غمگینه..غصه داره...ناراحته....حال نداره..نمی دونم چرا چیکااار کردم...گناه کردم ؟!؟...شاید...نمی دونم والااا..بخدا احساس عذاب وجدان گرفتم....حالم خوش نیست...فقط دوست دارم گریه کنم...بابا منم دل دارم..حق گریه ندارم...می خوام گریه کنم تا دیگه اشکی تو چشام نمونه تا دفه ی بعد دیگه گریه نکنم...اما این اشک نعمت خداست که هر وقت بریزه می فهمی تو هم انسانی و دل داری..عزیزان ، دوستان ، بزرگواران...بیائید دل همو نشکونیم..با روی خوش به هم نگاه کنید، حرف بزنید...رو راست باشید...صادق باشید...و دوست واقعی باشید....تعریف دوست واقعی من نمی دونم چیه..فقط می دونم یه چیزی فراتر از عشق و عاشقیه که آدم از روی عقل تصمیم می گیره و عقل برتر از احساساته و عشق آتشش جوری دیگر می سوزد.....

عرفان هم زیادی در کردیم...بگذریم حالاااا......

 

خب یه چیز دیه هم بگم....الان من یه دامنه اینترنتی داشتم و الان اونو روی این وبلاگ قرار دادم و الان دیگه این وبلاگ به سایت تبدیل شده با آدرس اختصاصی www.room22.us

جالبه نه.....الان دیگه این آدرس اصلی ما است... گفتم بگم که بعدا نگید که نگفتی چی شد چی بود چطور شد..

هرکی در مورد دامنه سوالی داشت می تونه مطرح کنه توضیح بدم......

خلاصه..عصر بخیر..من برم یکمی استراحت کنم....

 

دو شنبه 11 بهمن 1389برچسب:, :: 16:14 ::  نويسنده : علی



نشنو از نی ، نی حصیری بی نواست

                          بشنو از دل ، دل حریم کبریاست

                                           نی بسوزد خاک و خاکستر شود

                                                               دل بسوزد خانه ی دلبر شود


 

راستی فلاني مي داني ؟ مي گويند رسم زندگي چنين است...

مي آيند.... مي مانند.... عادت مي دهند.... ومي روند.

وتو در خود مي ماني و تو تنها مي ماني

شنبه 9 بهمن 1389برچسب:, :: 13:28 ::  نويسنده : علی

سلااااااام بر همه دوستان..

حتما خیلی تعجب کردید که قضیه چیه..چی شده...چطور ممکنه و اینطور صحبتا..

یکی از دوستان این سایت رو معرفی کرد.بعد تحقیق فهمیدم که بابااا این لوکس بلاگ کجا و بلاگفا کجاا..

اینجا خیلی امکانات داره که بلاگفا یکی از امکانات ساده ی اینو نداره...واقعا بلاگفا به ما احترام نمیذاره..چرا باید سراغ سیستمی بریم که اصلا هیچ ارزشی برای ما قائل نیست..

اینجا کدهایی در اختیارم قرار داد که با گذاشتن اونها شما مستقیم از وبلاگ قدیم به اینجا منتقل شدید.همچنین سیستمی قرار داره که به وسیله اون می تونید مطالب وبلاگتون رو اینجا منتقل کنید..همینطور که میبینید مطالب قبلی وبلاگ اینجا هم هستن (البته نه همشون ).. تازه سیستم عضو گیری و حتی آمارگیری و ثبت نام برای ارسال خبرنامه یه قسمت کوچکی از امکانات این سایت هستش...سیستم اتوماتیک تبادل لینک واقعا عالی هستش..

همچنین الان این وبلاگ 5 تا آدرس داره که هر کدام با اضافه کردن یک پسوند بعد از نام وبلاگم فراخوانده میشه..

و کلی امکانات دیگه...

دوستان شمارو هم به عضویت در این ولاگ دعوت می کنم..چرا باید خودمونو از این همه امکانات رایگان محروم کنیم و سراغ اون بلاگفای  ساده و بدون امکانات بریم..چرا واقعا ؟!..

شنبه 9 بهمن 1389برچسب:, :: 11:20 ::  نويسنده : علی

سخنان بزرگان درباره مرد ها

 

-1ازدواج با یک مرد مثل خریدن کالایی است که مدت ها مشتاقانه از پشت ویترین تماشایش کرده اید اما وقتی به خانه می رسید از خریدنش پشیمان می شوید..
 جین کر
 


-2مرد با ازدواج روی گذشته اش خط می کشد ولی زن باید روی آینده خود خط بکشد.
 سینکلر لوییس
 


 
-3قبل از ازدواج، مرد قبل از خواب به حرف هایی می اندیشد که شما گفته اید اما بعد از ازدواج ، مرد قبل از این که شما حرف بزنید به خواب می رود!
هلن رولان

 


-4زن بدون مرد مثل يک ماهي بدون دوچرخه است ! J)))))))))
"گلوريا استاينم "

 

 

-5شوهرم گفت به فضاي بيشتري احتياج دارد ، من هم او رابه بيرون خانه فرستادم و در را پشت سرش قفل کردم !
"رز آني "

 

 

-6پرسش : وقتي شوهرت با عصبانيت از خانه بيرون مي رود چه کار مي کني ؟
پاسخ : در را پشت سرش مي بندم !
" آنجلا مارتين "

 

 

-7  مردها با يک بيماري وراثتي متولد مي شوند . روانشناسان در تعريف اين بيماري مي گويند : ترس از اينکه اگر به زني وابسته شوي ، مرد مجردي در جاي ديگري ممکن است از زندگي بيشتر از تو لذت ببرد !
" ديو باري "

 

-8مردها از صفت " جوان " براي زنهاي زير 18 سال و مردهاي زير 80 سال استفاده مي کنند !!!
"نانسي لين دزموند "

 

-9اگر زني رنگ شاد بپوشد رژ لب بزند ، و کلاه عجيب و غريبي سرش بگذارد ، شوهرش با اکراه او را با خودش به کوچه و خيابان مي برد . ولي اگر کلاه کوچکي بر سرش بگذارد و کت و دامن خياط دوز تن کند شوهرش با کمال ميل او را بيرون مي برد و تمام مدت به زني که لباس رنگ شاد پوشيده و کلاه عجيب و غريب سرش گذاشته و رژ لب زده است خيره مي شود !!!
"بالتيمور بيکن "

 

-10تنها 99 درصد مردها هستند که باعث بدنامي 1 درصد باقي مانده مي شوند !
" نويسنده ي ناشناس "

 

-11مرد مثل همان خروسي است که خيال مي کند خورشيد براي اين طلوع مي کند که صداي قوقولي قوقوي او را بشنود .
"جرج اليوت "

 

-12ما نقاط مشترک زيادي با هم داشتيم ، من عاشق او بودم و او هم عاشق خودش بود !!!
" شلي وينترز "

 

-13وقتي مردي به من مي گويد که مي خواهد همه ي ورق هايش را رو کند هميشه بي اختيار به آستينش نگاه مي کنم !!!
" لزلي بليشا "

 

 

  -14تا قبل از ازدواج فقط مرگ می تواند دو عاشق دلداده را ازهم جدا کند اما بعد از ازدواج تقریبا هرچیزی می تواند سبب جدایی آنان شود!
" سامرست موام

 


با هزار تومن چیکار میـشه کـــرد؟ *(کلیک کنید)*

* با درج لینک بالا در وبلاگ یا وبسایت خود به انتشار آن کمک کنید*


شنبه 9 بهمن 1389برچسب:, :: 11:20 ::  نويسنده : علی
یه روز یه خانمی …

یه خانمی با ماشین خودش تو جاده داشت رانندگی میکرد

[تصویر: c777568cb59df58b0136d7eb034becc5.jpg]

یه آقایی هم داشت با ماشین خودش تو همون جاده تو باند مخالف رانندگی میکرد

[تصویر: 3839f42e5c355a275993a871e6fc411b.jpg]

وقتی این دو به هم رسیدند

خانم شیشه ی ماشینش رو پایین میکشه و

خطاب به آقا فریاد میزنه

حیووووووووون

آقا هم بلافاصله داد میزنه

میمووووووون

هر دو به راه خود ادامه دادند

و

آقاهه کلی به خاطر واکنش سریع و هوشمندانه ای که نشون داده بود

خوش به حالش شده بود

فقط وقتی سرپیچ بعد رسید

.

.

.

[تصویر: 84d379f7e3d5d18d215542ccafe0434b.jpg]

نتیجه ی اخلاقی:

مردها هیچوقت واقعا نمی فهمند که

زن ها دارن تلاش میکنند چی بهشون بگن!!!!!!!

سلام عزیزان ، دلبندان و دوستان.....
خیلی واقعا سرم شلوغه تو این مدت خیلی باید منو ببخشید که نتونستم سر بزم..حتما در اسرع وقت سر می زنم..به همتون....
راستی شکوفه خانم شما موقع اومدن اون اسم وبلاگتو بنویس من ویندوز جدید زدم و وبلاگ قبلیت رو هم که پاک کردی و جدیده رو نمی شناسم..خیلی ممنون می شم....

این آپی هم که کردم خب واقعیته دیگه..کاریش نمی شه کرد...البته از اونجایی که بیشتر خواننده ها دختر
هستن باید یه مایه اونوری سنگینی کنه:D...

فراموشمون نکنید..شما که همیشه در قلب مائید....فهلا..بای
شنبه 9 بهمن 1389برچسب:, :: 11:20 ::  نويسنده : علی
سلام دوستای گلم...حالتون خوبه...خب خدارو شکر...

اومدم خبر بدم که وبلاگو یه مدت تعطیل می کنم..از برای اونکه اصلا وقت نمی کنم که دیگه به اینجا سر بزنم و کاراشو انجام بدم..شما دوستان هم که نظر می دید منم شرمنده می شم و نمی تونم بیام جواب بدم..

پس یه مدت فهلا اینجا تعطیل باشه تا سرم که خلوت تر شد..حتما دوباره تو همین وبلاگ آپ می کنم...


فهلا..خداحافظ...@};-
شنبه 9 بهمن 1389برچسب:, :: 11:20 ::  نويسنده : علی
ما امدیم با مغزی اکنده از مولوی بزرگ علوی سیمین دانشور...

ببخشید زیاد ادبیات خوندم قاطی کردم...

میتونید درکم کنید دارم بالا میارم اینقدر شعر خوندم و حفظ کردم...

بیخیال.به خودتون فشار نیارید اس ام اس های زیرو بخونید حال کنید...


پدری به دخترش میگه: دخترم راجع به پیشنهاد ازدواجی که بهت داده اند خوب فکرهایت رو بکن.
دختر گریه کنان میگه: ولی من می خواهم پیش مامانم باشم.
پدر: خوب، اونم با خودت ببر عزیزم

پدر: پسرم بزرگ شدی میخوای چه کاره بشی؟
پسر: سیاستمدار
پدر: مگه عقلت کمه؟
پسر: یعنی شرطش اینه!؟

مادر و بچه جلوی قفس میمونه...
بچه: مامان این میمونه شبیه عمه کبری است.
مادر: وای! عزیزم اگر به گوشش برسه خیلی ناراحت میشه ها.
بچه: مامان من خیلی یواش گفتم میمونه نشنید!


بچه اولی: پدر تو هم بهت یاد داده قبل از غذا دعا بخونی؟
بچه دومی: نه، آخه مادرم خوب غذا درست می کنه!

فریدون هميشه لباس مشكی می پوشيده. دوستاش ميگن چرا هميشه مشكی می پوشی؟
ميگه: آخه من ختم روزگارم!

محکوم به اعدام: آخرین آرزوم اینه که پسرم را ببینم.
دادستان: اشکال نداره، پسرت کجاست؟
محکوم: من هنوز ازدواج نکرده ام!

زن از شوهرش پرسيد: چرا وقتي که من آواز ميخوانم، تو از پنجره بيرون را نگاه ميکني و ميخندي؟
شوهر میگه: براي اينکه مردم تصور نکنند من دارم تو را کتک مي زنم و تو داري با جيغ و داد گريه مي کني!

مشتري: اين كت چنده؟
فروشنده: ۱۰۰ هزار تومان
مشتري: واي! اون يكي چنده؟
فروشنده: وای وای!!


زن: تموم بچه ها عقلشونو از من به ارث بردن
مرد: ... حق با توست، چون عقل من سر جاشه!

سه نفر ایرانی تو دوبی کنار ساحل خليج فارس عليه آمريكا شعار ميدادن و ميگفتن:
خليج فارس ايران محل دفن ريگان.
يه ناو آمريكايي كه از اونجا رد ميشد اينا رو دستگير ميكنه. به اولی ميگن خب تو چي ميگفتي؟ يهو جوش مياره ميگه: خليج فارس ايران محل دفن ريگان! ميگيرن ميكشنش.
به دومی ميگن تو چي ميگي؟ ميترسه ميگه والا به خدا من فقط گفتم خليج فارس ايران محل ماهيگيران! آزادش ميكنن.
به سومی ميگن تو چي ميگي؟ ميگه: من گفتم خليج فارس ايران آسفالت بايد گردد

غضنفر داشت واسه دوستش تعریف میکرد: آره، چند وقت پیش داشتم توی جنگل می رفتم، که یک دفعه یک شیر وحشی بهم حمله کرد، منم نتونستم فرار کنم اونم گرفت منو و خورد.
دوستش میگه: آخه چطوری میشه؟ تو که الان زنده ای و داری زندگی می کنی!!
غضنفر میگه: ای بابا، چه زندگی؟ تو هم به این میگی زندگی!؟

میدونم بیمزه بود ولی برا من یکی خیلی نیاز بود

شنبه 9 بهمن 1389برچسب:, :: 11:20 ::  نويسنده : علی
میگم تا حالا اسم پرواز همای رو شنیدید؟؟

اگه شنیدید که هیچ اگه نشنیدید بدونید نصف عمرتون در فناست...

اگه یه بار اهنگاشو گوش بدید عاشق خودشو و اهنگاش میشید...

توپ میخونه توپ...

بهتون پیشنهاد میکنم حتما ملاقات با برزخیان رو گوش کنید...

به این میگن خواننده...اصالت خودشو حفظ میکنه...حالا بقیه خواننده هارو ببین..چرت و پرت میخونن....منظورم همه نبود...دارو دسته ی ساسی مانکن و...

اینم عکس زن و بچش

اینکم کل گروه مستان

 

شنبه 9 بهمن 1389برچسب:, :: 11:20 ::  نويسنده : علی
سلام سلام سلام سلاااااااااااااااااااااااام به همه خوشگلا...نازگلا...شیطونا و اونااا :)))


ایشالاااااااا که همه خوش و خرم و شاد و ایناااا و امتحانا رو هم بخوبی و خوشی طی کرده باشن..

من که تا حالا 4تا امتحان دادم ، خودشم اون درسای اصلی ..قابل قبول دادم...نمره خوبی تو این درسا که امتحان دادم می گیرم...ماشالا 5 تا درس اصلی داشتم 5 تا هم پروژه.....واقعا پدرم در اومد از دست این پروژه ها..

یکی رو هم درست همین امروز تحویل دادم و تموم شد....

امتحان اولم تاریخ 19 دی ماه بود..اسم درس پایگاه داده بود....عجب درسی بود خیلی بهم فااااز داد..

امتحان بعدی هم تو تاریخ 23 دی بود به نام ریزپردازنده..این هم درس قشنگی بود و خوندنش لذت بخش بود.. اما استاد تو اصلاح ورقه اصلا یه قرون ارفاغ نکرد اصلا ..درست 4 تا سوال داده بود و هر سوال 5 نمره..من تو یه سوال فقط یه میکروثانیه رو میلی ثانیه حساب کردم کل سوال رو اشتباه گرفت..حالا ببین چند می ده به نظرت!؟ ..

امتحان بعدی هم هوش مصنوعی بود..در نوع خودش یک کابوس به تمام معنا..امتحانش هم پروژه داشت و هم ارائه...جاتون خالی وقتی داشتم توی کلاس ارائه می دادم..اینقدر حال داد بهم که نگووو..پروژه هاشم عالی نوشتم و امتحانشم که از همه بهتر..درسی که برام در طول ترم کابوس بود موقع امتحان به ساده ترین امتحان تبدیل شده بود...

امتحان بعدی رو که دیروز دادم اسمش مهندسی نرم افزار1 بود...درس شیرینی بوود.امااا ... اماا این درس روز پنج شنبه در طول ترم افتاده بود..ماشالا امثال از مهر به اینور همش پنج شنبه ها تعطیل بودن... واین درس کاملا به فنا رفت و درست حسابی یه چیزی حالیمون نشد..به زوور به زووور یه چیزایی سرهم کردم و خوندم و امتحانشو دادم..حالااا هر چی بود دادیم رفت پی کارش...

امتحان بعدی هم روز شنبه است..اسمش مدارالکتریکی 2..درس تخصصی رشته سخت افزار و من یه غلطی کردم تو این ترم که درس سخت افزار ها رو به عنوان درس اختیاری انتخاب کردم و حالا دارم چوبشو می خورم...اصلا حوصله خوندنشو ندارم هیییییییچ...کاملا زهلم گتمیشهD: ...

دو تا امتحان عمومی هم تو تاریخ 7 و 8 بهمن دارم به نام انقلاب اسلامی و تفسیر قران..که تو اون درسا هم خدا بخیر کنه..اصلا حوصله حفظیات ندارم واه واااه وااااه...


بعدشم که تمااااااااام...ایشالا تصمیم گرفتم یه سفر به زنجان و تهران برم یه حال و هوایی عوض کنم. روحیم عوض شه...بعد از عید هم می خوام منابع کنکور کارشناسی ارشد بخرم و برای سال بعد همین موقع خودمو آماده کنکور کنم..ایشالا هم رشته مورد علاقه هام(مهندسی نرم افزار شایدم الگوریتم)  تو یکی از دانشگاه های ایران قبول شم...باسه ارشد تمام ایران رو انتخاب می کنم تا از یجا در بیام.. اصلا حوصله اینکه یه سال پشت کنکور بمونم رو ندارم...پس خدایاااا کمکم کن قبول شم..


نکات...

1-راستی فوتبال ایرانو دیدید!؟...ایران حاال این عربا رو گرفت..این امارت پدرسوخته ببازه من جیگرم حااااال میاااد  :-)))

2- ایران کره رو هم میپاچونه رو دیوااار ..... ایشالااااااااا...

3-شیدا این آهنگ تا کی می خواد پخش بشه؟؟ من سرم درد گرفت.!:))

4- اون پائین تو قسمت راست وبلاگ من یه افزونه چت اضافه کردم..اگر که من تو یاهو آن بودم اونجا منو آن نشون می ده و می تونید به صورت مستقیم با من ارتباط داشته باشید....البته نه با آیدی یاهوتون.بلکه با هر نامی..پس مزاحم نشیدااا وگرنه من پیگیری می کنمD:

5- کی من درس بخونم؟؟ فردا صبح؟؟ ظهر ؟/ بعد از ظهر ؟؟ پس فردا ؟؟.. روز امتحان ؟؟.. برم حذف کنم ؟؟

6-شیدا حالت خوبه ؟؟...از هانیه خبری نیست...مثل سابق بیاد بگه : بلهههههههههههه :)))

7-خدایا بارلاهااا....من چه کنم..!!!


خب دیه شب خوووووش...

http://scienceblogs.com/neurotopia/coffee%20love.jpg

شنبه 9 بهمن 1389برچسب:, :: 11:20 ::  نويسنده : علی
سلام...سلامی به وسعت یه خبر که چطور بگم خودم هم نمی دونم.

بله..یکی از درسامو حذف کردم :)).

فردا امتحانشه منم بیخیالش شدم..آخه می دونید چیه از اول ترم هیچی نفهمیدم الان چند روزه دارم به خودم فشار میارم تا یه چیزی حالیم بشه ولی هیچی. حتی حفظم نمی تونم بکنم چه برسه به یاد گرفتن.

درس اختیاری بود.زیاد واجب نبود...درس تخصصی زیرشاخه سخت افزار من به عنوان درس اختیاری برداشته بودم و الان خیلی پشیمونم که چرا این درسو برداشته بودم.

شما از این کارا نکنیداا واقعا خیلی بی عقلی و خنگ بازیه...منم بی عقلی کردم.

ایشالا ترم بعد جبران می کنم  ، فقط این وسط 39000 تومن ( اون هزار تومان برای خر کردنه D: ) بلا نسبت ماها  ولی خب این پول هم فدای سرمون....بهتر از اینه که کم بگیریم یا ممکنه حتی بیوفتیم و معدل بسی زیاد کم بشه..

امااا دوستان

1-اول اینکه فرشته خانوم شما جون مادرم وقتی میای آدرس وبلاگتو بنویس.....من ندارمش..تو هم ایندفه اومدی نظر دادی آدرس اون وب قبلیت که حذفش کردی رو نوشتی. اون یکی وبتم که شد بسیج مستضعفین :))..داری منو عذاااب میدیااااا...

2- اون سیستم چت قرار دادم ، جون عزیزتون درست ازش استفاده کنید..الان دو روزه فقط با اسامی مستعار عجق وجق ( از خدایان یونان باستان بگیر تا همین آخری به نام سرتق یا سرتغ ) . زئوس و سرتغ ما آخر نفهمیدیم کیا بودن...فقط اگه میخوائید چت کنید یه احترامی هم به ما بذارید اسمتونو بدونیم چیه.. نه که دو ساعت لاس بزنید و مارو تو کف شناسائیتون بذارید...

3-ایران فردا بازی داره...به امید پیروزی ایران مقابله کره جنوبی هوراااااااااااا..


شنبه 9 بهمن 1389برچسب:, :: 11:20 ::  نويسنده : علی
سلام..یه سری عکس باحال از همین ایران خودمون....:))


[تصویر: 1294596394_16.jpg]



بقیه عکسا تو ادامه مطب...

شنبه 9 بهمن 1389برچسب:, :: 11:20 ::  نويسنده : علی
آمار و ارقام ارائه شده در انتهای سال‌های میلادی در رابطه با فعالیت‌های اینترنتی، می‌تواند برای بسیاری از افراد جالب باشد. اطلاعاتی در مورد این‌که چه تعداد وب‌سایت به فضای وب اضافه شده است، چند ایمیل در طول ۱ سال ارسال شده و یا این‌که تعداد کاربران اینترنتی چقدر رشد داشته است. پاسخ کلیه این سوالات و بسیاری بیشتر از آن را می‌توانید با خواندن این مقاله، مطلع شوید.

برای جمع‌آوری این آمار از بیش از ۲۰ منبع مختلف استفاده شده تا بتوان ارقامی نزدیک به واقعیت را گردآوری نمود. آمار اشاره شده را می‌توانید در ۹ دسته‌بندی کلی در ادامه مطلب مشاهده نمایید. ابتدا از همه به سراغ آمار ایمیل‌ها می‌رویم تا ببینیم در سال ۲۰۱۰ چه تعداد ایمیل فرستاده شده است، چندتای آن‌ها هرزنامه بوده و ... .

ایمیل

۱۰۷ تریلیون: تعداد ایمیل‌های ارسال شده در سال ۲۰۱۰
۲۴۹ میلیارد: میانگین ایمیل‌های رد و بدل شده در هر روز
۱.۸۸ میلیارد: تعداد کل کاربران ایمیل در جهان
۴۸۰ میلیون: تعداد کاربران ایمیل اضافه شده در سال ۲۰۱۰
۸۹.۱۰٪: درصد ایمیل‌هایی که هرزنامه بودند
۲۶۲ میلیارد: تعداد هرزنامه‌های ارسال شده در هر روز (۸۹٪ ایمیل‌های روزانه، اسپم هستند)
۲.۹ میلیارد: تعداد حساب‌های ایمیل در کل دنیا
۲۵٪: سهم حساب ایمیل‌های شرکت‌ها

وب‌سایت‌ها

۲۵۵ میلیون: تعداد کل وب‌سایت‌ها در ماه دسامبر ۲۰۱۰
۲۱.۴ میلیون: تعداد سایت‌های اضافه شده در سال ۲۰۱۰

سرویس‌دهنده (سرور)های وب

۳۹.۱۰٪: رشد در تعداد سایت‌های Apache در سال ۲۰۱۰
۱۵.۳۰٪: رشد در تعداد سایت‌های IIS در سال ۲۰۱۰
۴.۱۰٪: رشد در تعداد سایت‌های nginx در سال ۲۰۱۰
۵.۸۰٪: رشد در تعداد سایت‌های گوگل GWS در سال ۲۰۱۰
۵۵.۰۷٪: رشد در تعداد سایت‌های Lighttpd در سال ۲۰۱۰

نام‌های دامنه

۸۸.۸ میلیون: تعداد دامنه‌های دات COM در پایان سال ۲۰۱۰
۱۳.۲ میلیون: تعداد دامنه‌های دات NET تا پایان سال ۲۰۱۰
۸.۶ میلیون: تعداد دامنه‌های دات ORG تا پایان سال ۲۰۱۰
۷۹.۲ میلیون: تعداد دامنه‌هایی که دارای پسوند کشورهای مختلف را دارند (مانند IR، UK و US)
۲۰۲ میلیون: تعداد دامنه‌هایی با پسوند عمومی یا سطح بالا (تا اکتبر ۲۰۱۰)
۷٪: افزایش دامنه‌ها نسبت به سال گذشته

کاربران اینترنت

۱.۹۷ میلیارد: تعداد کل کاربران اینترنت (تا ژوئن ۲۰۱۰)
۱۴٪: افزایش کاربران اینترنت نسبت به سال قبل
۸۲۵.۱ میلیون: تعداد کاربران اینترنت در آسیا
۴۷۵.۱ میلیون: تعداد کاربران اینترنت در اروپا
۲۶۶.۲ میلیون: تعداد کاربران اینترنت در امریکای شمالی
۲۰۴.۷ میلیون: تعداد کاربران اینترنت در امریکای لاتین و کارائیب
۱۱۰.۹ میلیون: تعداد کاربران اینترنت در آفریقا
۶۳.۲ میلیون: تعداد کاربران اینترنت در خاور میانه
۲۱.۳ میلیون: تعداد کاربران اینترنت در استرالیا و اقیانوسیه

شبکه‌های اجتماعی

۱۵۲ میلیون: تعداد وبلاگ‌های موجود در اینترنت
۲۵ میلیارد: تعداد توییت‌های ارسال شده در توییتر
۱۰۰ میلیون: تعداد حساب‌های جدید اضافه شده در توییتر
۱۷۵ میلیون: تعداد کاربران توییتر در سپتامبر ۲۰۱۰
۷.۷ میلیون: تعداد کاربرانی که Lady Gaga را دنبال می‌کنند (لیدی گاگا، بیشترین دنبال‌کننده را در توییتر دارد)
۶۰۰ میلیون: تعداد کاربران فیس‌بوک در پایان سال ۲۰۱۰
۲۵۰ میلیون: تعداد کاربران اضافه شده به فیس‌بوک در سال ۲۰۱۰
۳۰ میلیارد: تعداد مطالب (نظیر لینک، نوشته، عکس و غیره) به اشتراک گذاشته شده در فیس‌بوک به ازای هر ماه
۷۰٪: سهم کاربرانی فیس‌بوکی که خارج از ایالات متحده زندگی می‌کنند
۲۰ میلیون: تعداد روزانه ابزارک‌های نصب شده در فیس‌بوک

مرورگرهای اینترنت

۴۶.۹۰٪: سهم مرورگر اینترنت اکسپلورر از بازار کاربران
۳۰.۸۰٪: سهم مرورگر فایرفاکس از بازار کاربران
۱۴.۹۰٪: سهم مرورگر کروم از بازار کاربران
۴.۸۰٪: سهم مرورگر سافاری از بازار کاربران
۲.۱۰٪: سهم مرورگر اپرا از بازار کاربران

ویدیوها

۲ میلیارد: تعداد ویدیوهای مشاهده شده روزانه در یوتیوب
۳۵: میزان ساعت ویدیوهای آپلود شده در یوتیوب در هر دقیقه
۱۸۶: میانگین ویدیوهای مشاهده شده کاربران در هر ماه (در امریکا)
۸۴٪: سهم کاربران اینترنت که ویدیوهای آنلاین مشاهده می‌کنند (در امریکا)
۱۴٪: سهم کاربران اینترنت ویدیوهای آنلاین را آپلود می‌کنند (در امریکا)
۲+ میلیارد: تعداد ماهانه ویدیوهای مشاهده شده در فیس‌بوک
۲۰ میلیون: تعداد ماهانه ویدیوهای آپلود شده در فیس‌بوک

تصاویر

۵ میلیارد: تعداد تصاویر میزبانی شده توسط سایت فلیکر (سپتامبر ۲۰۱۰)
۳۰۰۰+: تعداد تصاویر آپلود شده در هر دقیقه در فلیکر
۱۳۰ میلیون: تعداد ماهانه تصاویر آپلود شده در فلیکر
۳+ میلیارد: تعداد ماهانه تصاویر آپلود شده در فیس‌بوک
۳۶ میلیارد: تعداد سالانه تصاویر آپلود شده در فیس‌بوک

سال ۲۰۱۰، برای اینترنت سالی بسیار پر رونق بود. رشد تعداد کاربران و افزایش سهم بسیاری از سایت‌های بزرگ نسبت به سال گذشته از مزیای این رشد بوده است. هر چند که در این میان، شرکت‌هایی نیز بودند که ۲۰۱۰ برایشان چندان خوش‌شانسی نیاورد و مجبور به تعدیل شدند. به نظر شما، درصد افزایش کاربران اینترنت در سال جاری چطور خواهد بود؟ آیا آمار ۲۰۱۱ می‌تواند سهم افزایشی بیشتری نسبت به سال گذشته داشته باشد؟

 

شنبه 9 بهمن 1389برچسب:, :: 11:20 ::  نويسنده : علی

در بازگشت از كليسا، جك از دوستش ماكس مي پرسد: «فكر مي كني آيا مي شود هنگام دعا كردن سيگار كشيد؟»

ماكس جواب مي دهد: «چرا از كشيش نمي پرسي؟»

جك نزد كشيش مي رود و مي پرسد: «جناب كشيش، مي توانم وقتي در حال دعا كردن هستم، سيگار بكشم.»

كشيش پاسخ مي دهد: «نه، پسرم، نمي شود. اين بي ادبي به مذهب است.»

جك نتيجه را براي دوستش ماكس بازگو مي كند.

ماكس مي گويد: «تعجبي نداره. تو سئوال را درست مطرح نكردي. بگذار من بپرسم.»

ماكس نزد كشيش مي رود و مي پرسد: «آيا وقتي در حال سيگار كشيدنم مي توانم دعا كنم؟»

كشيش مشتاقانه پاسخ مي دهد: «مطمئناًً، پسرم. مطمئناً.»




ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 37
بازدید ماه : 133
بازدید کل : 51710
تعداد مطالب : 41
تعداد نظرات : 122
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



Contact s4lish