...بفرمایید تو من که دارم میرم چرا هلم میدی؟؟؟ درباره وبلاگ به یک جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی رنج را نباید امتداد داد باید مثل یک چاقو که چیزها را میبرد و از میانشان میگذرد از بعضی آدمها بگذری و برای همیشه تمامشان کنی . . . آخرین مطالب سلام به همه دوستان گلم
بنا به درخواست آبجی شیدا وبلاگمون دوباره به سیستم بلاگفا برگشت. www.room22.blogfa.com با تشکر از همگی دوستان یک شنبه 8 خرداد 1390برچسب:, :: 11:30 :: نويسنده : علی
تا حالا دقت کردین! قبل امتحان! چقد ادم!
به خواب ظهر اعتقاد پیدا میکنه!! یادکردن از دوست ها رو خوب میدونه!! اطاق تمیز کردن رو دوس میداره!! راستی چقد صفحات فیس جذاب هستن!! وای !! حدود 10 دقیقه است که میلم رو چک نکرده ام!! نکنه کار فوریی پیش اومده کسی میل زده!! خدای من! امکانش هست! الان لاتاری امریکا برگزار بشه و من بیخبر موندم!! اممممم بزار برم چک کنم.... 5 دقیقه بعد!! شاید الان برگزار شده..... !! امممممممم برم چک کنم.... وای چقد کثیف شدم از صب تا حال!! برم یه دوش بگیرم...!! مامااااااااااااااااان خرید نداری....... خب دیگه خیلی کار کردم برم بخوابم... که واسه امتحان کسل نباشم.... شنبه 27 فروردين 1390برچسب:, :: 23:1 :: نويسنده : علی
گاه می اندیشم یک شنبه 14 فروردين 1390برچسب:, :: 20:32 :: نويسنده : علی
سلام دلم خیلی تنگ شده بود. تنگ وبلاگم . تنگ شماها و تنگ خیلیای دیگه. ما امسال بسی زیاد در سفر بودیم . من که شخصا داغون شدم از بس که تو سفر بودیم. سفر ما 2 روز قبل از تعطیلات شروع شد و با رفتن به سمت نخجوان شروع شد. اونجا بودیم که تصمیم گرفتیم بریم سمت آذریایجان رو هم یه نیگایی بندازیم. ماشین رو توی پارکینگ طرف خودمون پارک کردیم و راحت یه ویزای یه روزه گرفتیم و خیلی راحت رفتیم نخجوان آذریایجان. خیلی تمیز و جالب بود.خیابان های پهن و بزرگ و البته خلوت و عاری از هر گونه ماشینی..درست مثل اروپا بود. دقیقا نخجوان ایران دوم بود..همشون ایرانی بودن یعنی اینکه هر چی مسافر می اومد از ایران بود و همشونم یه جورایی کمبود ازادی داشتن و اونجا خودشونو خالی می کردن . پول ایرانو قبول می کردن و حتی تو رسوتورانا غذای ایرانی و حتی فارسی هم بلد بودن..ماشالا ازادی کامل بود و همه صفا می کردن.دیگه وقت نکردم سمت ساحل برم ببینم چطوریا بود اونجاهاا خب یه روز نخجوان موندیم و البته همه چی خیلی ارزون بود مثل پوشاک و خوردنی و هتل و اینا ولی بنزین خیلی گرون بود. بعدش از اونجا به سمت شمال ایران حرکت کردیم و یه شب هم آستارا موندیم . بعدش در شمال ایران پیشروی کردیم و به سمت چالوس رفتیم. 2 سال بود که شمال نرفته بودم ولی چیزی تغییر نکرده بود. و اینکه شمال مثل تابستان اصلا گرم و مرطوب نبود و هوای خنک و خوبی داشت . من که خیلی حال کردم. همیشه از رطوبت هوا شاکی بودم اما این سری اصلا ولی متاسفانه نتونستیم شنا کنیم برای اینکه آب خیلی سرد بود و واقعا مریض می شدیم . بعد از یه هفته که از شمال موندیم از جاده چلوس به سمت تهران حرکت کردیم و تهران بسی خلوت بود و واقعا تهران هم عالی بود.تهران خونه عموم موندیم درست 2 روز تهران بودیم ولی واقعا سردرگم شده بودیم که خونه عموم رو پیدا کنیم. دقیقا یه بلوار شهید مطهری رو 3 بار دور زدیم آخر فهمیدیم که باید از همت بریم. اما شانس آوردیم که خلوت بود وگرنه بدجوری توی ترافیک گیر می کردیم. بعد از دو روز از تهران زنجان خونه خالم رفتیم.زنجان هم هواش سرد بود بیشتر اوقات ابری و تا 13هم زنجان موندیم و 13همان را در زنجان به همراه خاله و دائی بدر کردیم .کلی خوش گذشت و امروز هم برگشتیم.کلی خلاصه تعریف کردم که خسته نشید و نشم . شما هم که تعطیلاتتون رو ای ول کردید و دوباره مدارس و دانشگاها شروع شدن. من که از 4شنبه دانشگاه می رم و حالا حالاها به این استادا باج نمی دم.. روزای خوشی رو براتون آرزومندم و امیدوارم که سال جدید رو با خوشی و سلامتی شروع کرده باشید و تا آخر تخته گاز بریداااا.. فهلا بااااای یک شنبه 14 فروردين 1390برچسب:, :: 19:57 :: نويسنده : علی
این مجلس چارم به خدا ننگ بشر بود............دیدی چه خبر بود شنبه 28 اسفند 1389برچسب:, :: 22:1 :: نويسنده : علی
سلام به همه دوستای وبلاگی خوبم.......امیدوارم همتون سالی که گذشت رو با موفقیت و خوشی گذرونده باشید و خودتونو برای سالی جدید آماده کرده باشید. سال خرگوش....سال 1390...سال تمام آرزوهای من..سالی که آینده من به ان بستگی داره.... اما از دیشب بگم..به شدت بی خواب شده بودم.درست تا ساعت 4و 20 دقیقه صبح هیچ احساسی از خواب و خستگی در من نبود...بعدشم که نفهمیدم چطوری خوابم برد و ساعت 11 و نیم نزدیک ظهر از خواب بلند شدم و درست تا خود بعد از ظهر بی حال و سرم به شدت درد می کرد..واقعا برنامه خوابم به شدت به هم خورده. نمی دونم چکار کنم. از خدا چندتا قرص دیازپام می خواستم که بخورم خلاص بشم. ای بابااا از دست این بیخوابی. اما سال 1389 سال خوبی برای من بود.اسم این سال رو می تونم اینطوری بذارم ، البته فقط مخصوص خودم. سال شکوفا شدن روابط اجتماعی. یعنی اینکه من کلا تو محیط بیرون از خانه و دانشگاه و اینترنت روابط اجتماعی خودمو گسترش دادم و دوستان خیلی خوبی پیدا کردم. سال 1389 برای من سال افزایش سطح علمی در زمینه تکنولوژی و پیشرفت نرم افزار و سخت افزار بود.. سال 89 سال شانس هم برایم بود...کلا خیلی سال خوبی بود. اما سال 90 خیلی مهمتر و حیاتی تر سال 89 می باشد.چرا که من باید برای ارشد کلی درس بخونم و مطالعمو افزایش بدم. یعنی آینده من و خوشبختی من و زندگی من به قبولی در این کنکور بستگی داره.برای من این کنکور از کنکور 4 سال پیش مهمتر و حیاتی تره. خدایا کمکم کن که موفق بشم.... خب دوستان دقیقا پس فردا صبح حدودای ساعت 2 ، سال تحویل میشه و خیلی از ما تو اون ساعت خواب هستیم. خب آخه این چه وضعشه آخه .خب هر سال یه ساعتو ثابت بگیرید عید از اون روز بشه دیگه...من خیلی آرزو داشتم موقع سال تحویل که بگم...اما حالا باید تا ساعت 2 بیدار بمونم..آخه کی بیدار می مونه که من دومیش باشم. راستی سال جدید که میاد ما هم هر چی بدی، دل شکستگی ، کلا هر خاطره آذار دهنده ای که زمونی در سال جاری منو ناراحت کرد رو از خودمون دور می کنیم و دلمونو پاک می کنیم. و دوباره از نو می سازیم.. از سال جدید من همه اشخاصی که اصلا از ریخت من بدشون میاد و منو فحش می دن و از من دلخورن و م از اونا دلخورم دیگه این لخته از قلب و وجود من پاک میشه و من همه را دوباره دوست می دارم.با این کارم من احساس خوشبختی و بزرگی میکنم و احساس می کنم که اصلا هیچ عذاب وجدانی ندارم..ای دوستان شما هم این کارو انجام بدید و این احساس غرورآفرین بزرگی رو در وجودتون حس کنید و کیف کنید..بخشش خطای دیگران و کسی که شما رو ناراحت کرده فقط کار بزرگ مردانه.. راستی تعطیلات عید چه برنامه ریزی کردید..ما که قرار شده یک سفر چند روزه به شمال بریم. بهتره بگم شمال بیائیم. همون طرفای چالوس و نوشهر و رامسر و آره دیگه زیاد دور نمیشیم ..شما قراره کجا برید؟؟.البته من برناممون 180 درجه فرق کرد.اولش قرار بود شیرازبریم یعنی همون جنوب اما بعدش نمی دونم چی شد تصمیم برگشت و حالا قصد شمال کردیم .... با این پول بنزین و گرونی خرج و مخارج سفر باز هم فکر نکنم که خانواده های ایرانی از سفرشون دست بکشن. خب دیگه زیاد حرف زدم خسته میشید بعد شاکی میشد بعد میزنید تو سرم که این چرندیات چی بود که نوشتم.. عیدو پس تبریک بگیم... دوستان عید همتون مبارک باشه.ایشالا سال خوش و خرمی داشته باشید و در کنار خانواده سال پر از موفقیت و سر بلندی براتون آرزو می کنم.....عید همه مبااااااااااااااااااااارک
سه شنبه 17 اسفند 1389برچسب:, :: 10:57 :: نويسنده : علی
سلام به همه دوستان. بنظر میرسه امروز تولد منه.....جدا امروز تولد منه؟؟!! وااااااای چه عجب باز هم یک تولد دیگر و باز هم شروع یک تجربه جدیدتر..حالا فکر کنید من زیاد اهل تولد گرفتن و کادو گرفتن و این حرفا نیستم همین تبریک گفتن و حرفای قشنگ زدن برای من ارزششون خیلی زیاده. خودم که بسیار لذت می برم. اما بگم که 21 سال تموم شد..هر چی بود تموم شد..سال 21 سال زیاد خوبی برام نبود. زیاد برام خوشانسی آورد اما با این حال زیاد بهم خوش نگذشت. اما 22 . 22 عدد محبوب منه.22 عددیه که من همیشه و همه جا برام خوشانسی آورد..یکی مثلا شماره صندلیم توی امتحانات همین ترم پیش در درس هوش مصنوعی. من توی این درس سخت واقعا گیر نمره 18 آوردم..البته اگه استاد یکمی دستش بازتر می بود 20 هم میداد بازم بیشتر راضی بودیم. 22 رو دوست دارم برای اینکه یک زمانی بازیکن محبوبم کاکا تو تیم آث میلان همین پیراهن می پوشید. 22 رو دوست دارم چون دو تا 2 داره که با ضرب این دوتا عدد 4 میاد و اگر جمع هم بشن باز همین عدد میاد. 22 رو دوست دارم چون .... (اینجا رو خواستم بگم پشیمون شدم). نه بذار بگم.22 رو دوست دارم چون برای اولین بار توی همچین روزی عاشق شدم...درست 22 اسفند بود. 22 رو دوست دارم برای اینکه توی یک مسابقه با 22 بار حرکت دادن یه پازل (پازل 8) به جواب رسیدم و برنده شدم. و ... خیلی دلایل دیگه هست که توی کل عمرم عدد 22 نقش مهمی داشته..خیلی عددای دیگه هم داشتنا اما بارزترین اونا همین عدد 22 بود. و الان تو سن 22 سالگی هستم..امیدوارم که سال خوبی باشه...از همین الان می تونم بگم که من تو سن 22 سالگی فارغ التحصیل می شم.این خبر خوش از همین الان معلومه و البته تو همین سن هم کنکور کارشناسی ارشد می دم..امیدوارم که موفق باشم و 22 خوبیهاشو در حق من کامل کنه و من کنکور همین سال اول قبول بشم...امیدوارم...آخه بعد از عید می خوام بترکونم....دعا کنید بچه ها.. خب دیگه سرتونو درد نمیارم....بای بای همگی...
پنج شنبه 5 اسفند 1389برچسب:, :: 13:28 :: نويسنده : علی
سلام..خوب هستید... اومدم بگم که مثل اینکه امروز روز مهدسینه.....بله درسته..امروز روز مهندسه...اصلا خبر نداشتم... خب پس ما که فعلا دانشجو هستیم...اما بازم با این حال تو دانشگاه همیدگرو مهندس خطاب می کنیم.. مثلا میگیم : " مهندس ، حاجی ، داداش ، بکش کنار..!! "....این یه تیکه ناب بود.. اما واقعا حالا یه چیزی بگم..متاسفانه با اینکه مهندسی و مهندسان بیشترین نقش را در شکل گیری جوامع و تمدنها داشته و دارند ولی متاسفانه کمتر به این موضوع توجه شده و تاسف بارتر اینکه خود مهندسان نیز شاید به این نکته نرسیده باشند و باورشان نباشد اغراق نیست اینکه باورمان بیاید که اولین جوامع بشری با فعالیت کشاورزی (مهندسی) در کنار رودخانه ها شکل گرفت و یا با ساخت سلاح و ابزار (مهندسی) تحولی را در نحوه زندگی بوجود آورد
پس مهندس ، رووووووووووزت مباااااااارک سه شنبه 3 اسفند 1389برچسب:, :: 19:46 :: نويسنده : علی
سلام..امروز می خوام 3 تا سایت باحال براتون معرفی کنم که خیلی قابلیتای جالبی دارن و در آخر یک ترفند جالب برای اینکه جنسیت کامپیوترتون مشخص بشه....پس بخون ببین که چی هستن.......
1- تا حالا به این فکر کردید که آیا میشه مچ دوستاتونو توی یاهو مسنجر بگیرید یا نه!!!..که بشه فهمید دوستتون توی یاهو واقعا آفلاینه یا اینکه تو حالت مخفیه و ایناست.... تو این سایت که معرفی میکنم با وارد کردم آی دی طرف مقابل 3 پیغام آنلاین ، آفلاین یا مخفی (invisible) به شما نشون میده و به همین راحتی می تونید مچ دوستاتونو بگیریییید 2-حالا سایت دوم.....یه سایت بسیار مفید برای اینکه بفهمید بازدید سایت های گوناگون در اینترنت چقدره...خیلی راحت با ورود به سایت و وارد کردن نام سایتی که می خواهید بررسی بشه بسیار راحت مقدار بازدیدهای آن سایت را به نمایش می گذارد و جالب تر اینکه تعداد بازدیدها را با مکانها ی گوناگون مقایسه می کند...مثلا با ورزشگاه نیوکمپ یا مثلا کشورای گوناگون و خیلی چیزای دیگه...حتما به این سایت سری بزنید..و سایتهای گوگل و فیس بوک را امتحان کنید....ارقام نجومی می بینید http://www.visualizetraffic.com 3- حالا سایت بعدی یکی از سایتهای که هر کاربر اینترنتی باید یه اکانت از اون داشته باشه که از واجباته روزگاره. با عضویت تو این سایت به شما 300 مگابایت فضای رایگان برای آپلود فایلهاتون به شما تعلق میگیره و می تونید با سرعت فایلهای خودتونو از قبیل عکس ، فایل اجرایی ، فایل فشرده ، فیلم ، آهنگ و هر فایل دیگه ای که دارید را توی اینترنت آپلود کنید و با لینک مستقیم هم راحت دانلود کرد..حتما پیشنهاد می کند یه اکانت برای خودتون حتما بسازید که بعدا حتما لازمتان میشود..
و حالاااااااااااا می خوااااااام به شما یه ترفند جالب یااااد بدم که کامپیوترتون زن هست یا مرد !!! .. باور نمی کنید هااا !!...پس امتحانش ضرر نداره...ببین کامپیوترت زنه یا مرد... CreateObject("SAPI.SpVoice").Speak"I love you"
|
At least 5 people in this world love you so much they would die for you
At least 15 people in this world love you, in some way
The only reason anyone would ever hate you, is because they want to be just like you
A smile from you, can bring happiness to anyone, even if they don’t like you
Every night, SOMEONE thinks about you before he/ she goes to sleep
You are special and unique, in your own way
Someone that you don’t know even exists, loves you
When you make the biggest mistake ever, something good comes from it
When you think the world has turned it’s back on you, take a look
Always tell someone how you feel about them
If you have great friends, take the time to let them know that they are great
|
چیه چیزی شده ؟ چرا ساکتی ؟
دوست داری من نباشم تا کنارت باشه کی ؟
شنیدم از من دلسرد شدی به تازگی
شادیهاتو تقسیم میکنی با یکی دیگه که
دوسش داری و تو روش حساسی روش
داری عقاید خیلی شیک و وسواسی..
اینقده اونو میخوای که اگه با اون بودی و
منو اتفاقی جایی دیدی نشناسی ..
گفتم غرورمم زیر پاهات بذار له بشه
رفتی نذاشتی حتی دوستیمون به
سال بکشه تو عین نداریا واسه تو
هر کاری کردم و بی معرفت نیومد یه
بار به چشت هرچی راجع بهت فکر
میکردم شد نقش بر آب ..
آوازه آمارت بدجور همه جا پخشه الان کاری
کردی که حتی زندگی سخته شه برام ..
بگو بینم کی تو زندگیت پر نقشه الان ؟
اونم مثل منه و تعصب داره رو تو ؟
دوست داره همه جوره حفظ کنه آبروتو ؟
مثل من حاضره با دنیاهم عوض نکنه حتی ..
یه دونه از اون تاره موتو ؟
یا که بر عکس نسبت به تو بی ارزشه ؟
بگو چی کم گذاشتم واسه تو این رسمشه؟!
که جواب خوبیمو بدی با بدیات
مگه نمیگفتی فرق کردی با قدیمات ؟!!
خاطراتو فراموش میکنم مو به موشو برو
با هر کی که دلت میخواد رو به رو شو
بدون دیگه واسه من مرده کسی که یه
روزی با دنیا عوض نمیکردم یه دونه موشو
چه خوش خیالم به فکر اینکه دوباره تو
بهم زنگ میزنی شبا تا صبح بیدارم ..
عیب نداره تو این شبا که واسه ما
سخته خواب تو با خیال راحتت بگیر
تخت بخواب نگران منم نباش و آروم یواش ..
چشماتو ببند بودن از ما داغون تراش
که حالا همه چی رو سپردم به دست
فراموشی خوب میدونم که حالا با کس
دیگه هم آغوشی
اینا رو میبینم و میسازم بازم با غمتو
اینو بدون یه روزی میگیره آهم دامنتو
آخه تا من یادمه تو با راحتی ..منو تنها
گذاشتی تو اوج ناراحتی
کاری کردی که به یه فکر خراب رسیدم ..
فکر کثیفمو حتی تا خلاف کشیدم
وقتی میدیدم نیستی اما یادت اینجاست
وقتی نمیشد من و تو با هم ما بشیم باز
خاطراتو فراموش میکنم مو به موشو برو
با هر کی که دلت میخواد رو به رو شو
بدون دیگه واسه من مرده کسی که یه
روزی با دنیا عوض نمیکردم یه دونه موشو
هنوزم بوی عطرت چندتا دونه ی مشکی
از اون موی لـختـت روی تخته تختی..که
همیشه میشدی روش تو بغلم ولو
تو که رفتی .. نمیشکوندی اقلا دلو
با زخم زبونت ..
رسم زمونه اینه رابطه هایی که به
هم وصله نمونه خیلی خوب دیگه همه
چی بسه تمومه هر چی خدا بخواد
همه چی دسته همونه
ولی بدون تو هم یه کم نه آخرشی
منه ساده رو بگو ساختم با همه چی
نمیخوام سر صحبت الکی هی بی مورد
واشه.. اصلا تو خوبی هر چی تو میگی باشه ..
دیگه اسمتم تو زندگیم باشه نحصه
هر بلاییم سرم آوردی ناز شصتت
بهتره اصلا نمونیم با هم ما یه لحظه ..
امیدوارم دل تو هم باشه از من خسته
خاطراتو فراموش میکنم مو به موشو برو
با هر کی که دلت میخواد رو به رو شو
بدون دیگه واسه من مرده کسی که یه
روزی با دنیا عوض نمیکردم یه دونه موشو ...
تاریخچه سپندارمذگان
روز سپندارمذگان یکی از جشنهای ایرانی است که زرتشتیان آنرا در بیست و نهم بهمن ماه برگزار می کنند. ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است که ایرانیان باستان این روز را روز بزرگداشت زن و زمین میدانسته اند. فلسفه بزرگداشت این روز به عنوان "روز عشق" به این صورت بوده است كه در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می كردند و علاوه بر اینكه ماه ها اسم داشتند، هر یك از روزهای ماه نیز یك نام داشتند. بعنوان مثال روز اول "روز اورمزد"، روز دوم، روز بهمن معنی "سلامت، اندیشه" كه نخستین صفت خداوند است، روز سوم اردیبهشت یعنی "بهترین راستی و پاكی" كه باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی "شاهی و فرمانروایی آرمانی" كه خاص خداوند است و روز پنجم "سپندار مذ" بوده است. سپندار مذ لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمین نماد عشق است چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد. زشت و زیبا را به یك چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می دهد. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق می پنداشتند. در هر ماه، یك بار، نام روز و ماه یكی میشده است كه در همان روز كه نامش با نام ماه مقارن می شد، جشنی ترتیب می دادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلا شانزدهمین روز هر ماه مهر نام داشت و كه در ماه مهر، "مهرگان" لقب می گرفت. همین طور روز پنجم هر ماه سپندار مذ یا اسفندار مذ نام داشت كه در ماه دوازدهم سال كه آن هم اسفندار مذ نام داشت، جشنی با همین عنوان می گرفتند.
آیینهای سپندارمذگان
سپندارمذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است كه هر دو در كنار هم معنا پیدا می كردند. در این روز مردان به همسران خود هدیه میدادند. مردان زنان خانواده را بر تخت شاهی مینشاندند و از آنها اطاعت میکردند و به آنان هدیه میدادند. این یک یادآوری برای مردان بود تا مادران و همسران خود را گرامی بدارند و چون یاد این جشن تا مدتها ادامه داشت و بسیار باشکوه برگزار میشد همواره این آزرم و احترام به زن برای مردان گوشزد میگردید.
ملت ایران از جمله ملت هایی است كه زندگی اش با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته است، به مناسبت های گوناگون جشن می گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می گذرانده اند. این جشن ها نشان دهنده فرهنگ، نحوه زندگی، خلق و خوی، فلسفه حیات و كلا جهان بینی ایرانیان باستان است. از آنجایی كه ما با فرهنگ باستانی خود ناآشناییم شكوه و زیبایی این فرهنگ با ما بیگانه شده است. نقطه مقابل ملت ما آمریكاییها هستند كه به خود جهان بینی دچار می باشند. آنها دنیا را تنها از دیدگاه و زاویه خاص خود نگاه می كنند. مردمانی كه چنین دیدگاهی دارند، متوجه نمی شوند كه ملت های دیگر شیوه های زندگی و فرهنگ های متفاوتی دارند. آمریكاییها بشدت قوم پرستند و خود را محور جهان می دانند. آنها بر این باورند كه عادات، رسوم و ارزش های فرهنگی شان برتر از سایرین است. این موضوع در بررسی عملكرد آنان بخوبی مشهود است. بعنوان مثال در حالی كه این روزها مردم كشورهای مختلف جهان معمولا به سه، چهار زبان مسلط می باشند، آمریكاییها تقریبا تنها به یك زبان حرف می زنند. همچنین مصرانه در پی اشاعه دادن جشن ها و سنت های خاص فرهنگ خود هستند. "اطلاع داشتن از فرهنگ های سایر ملل" و "مرعوب شدن در برابر آن فرهنگ ها" دو مقوله كاملا جداست. با مرعوب شدن در برابر فرهنگ و آداب و رسوم دیگران، بی اینكه ریشه در خاك، در فرهنگ و تاریخ ما داشته باشد، اگر هم به جایی برسیم، جایی ست كه دیگران پیش از ما رسیده اند و جا خوش كرده اند!
گامهایی این چنین، ما را در پاسداشت هویت ایران ۸۰۰۰ هزار ساله استوارتر خواهد نمود كه آئین هایی كه با رسوم ما ایرانیان تطابق دارد را در اولویت قرار دهیم تا اینكه ولنتاین، كه ریشه در فرهنگ غربی دارد. بیایید نخستین گام را برداریم و با خود آشتی كنیم تا شاید بتوانیم فرهنگ و زبان امروزمان را آنطور كه شایسته است و درخور ایرانی بودنمان است بكار بندیم، آنگاه دوباره حرفی برای گفتن خواهیم داشت، چون بیگمان و همواره سزاوار جایگاهی والا هستیم!
روز تولد هر انسانی از روزها ی مهم زندگی او به حساب می آید. و هر تولد می تواند گفتنی های بسیاری برای اطرافیان یک انسان داشته باشد. اگر این اتفاق به نحو شگفت آور هم رخ دهد گفتنی های آن روز بیشتر خواهد کرد.
1. زنی که سه فرزند خود را در روزهای 10/10 2010 و 9/9/2009 و 8/8/2008 به دنیا آورده است!
خانواده میشیگان تولد فرزندان خود را که به ترتیب دختر بزرگشان در تاریخ 10.10.10 و سپس پسرشان را در تاریخ 09.09.09 برگزار می کنند اما در عین ناباوری دختر و فرزند سوم آنان در تاریخ 08.08.08 به دنیا می آید. اتفاقی که در هر 50 میلیون نفر برای یک نفر ممکن است اتفاق بیافتد.
وحشتناک ترین تصادفات جاده ای با بیشترین سرعت
ضرب المثل هايي که فقط ايراني ها در زبان انگليسي به کار مي برند!
اگر خارج از ايران باشيد، با جملاتي اين چنيني برخورد کرديد، بدونيد طرف مقابل ايرونيه...
من وقتي اينا رو ديدم کلي خنديدم...
He looks at me Left Left!
چپ چپ نگاه ميکنه!
I die for your height and top!
قربونه قد وبالات!
Ate my head!
سرمو خورد!
He has grown a tail!
دم در آورده!
On my eyes!
به روي چشمم!
Light up my homework!
تکليف منو روشن کن!
Do not hit yourself into left Ali Street!
خودت رو به کوچه علي چپ نزن!
To my death?!
مرگ من؟!
I ate the ground and my father came out!
خوردم زمين، پدرم در اومد!
Take away the person that washes your dead body!
مرده شورتو رو ببرن!
Pull your carpet out of the water!
گليمتو رو از آب بکش!
I hit you so hard that electricity will pop out of your eyes
انقدر سفت بزنمت که برق از چشمات بپره!
His/Her donkey passed over the bridge!
خرش از پل گذشته!
What kind of dirt should I put on my head?!
چه خاکي به سرم بريزم؟!
The neighboras chicken is a goose!
مرغ همسايه غازه!
Marriage is an uncut watermelon!
ازدواج هندونه اي نبريده است!
Happiness has been hitting you under the belly!
خوشي زده زير دلت!
این چیست....منظورم محبت است...منظورم عشق واقعی است....
واقعا چیست که هیچ وقت از دل ها بیرون نمی رود...همیشه در قلب خانه می سازد و ماندگار می شود.
داستان زیر نشونه ای از این ماندگاری محبت را نشاااان می هد..
دو دوست با پاي پياده از جاده اي در بيابان عبور ميکردند.بين راه سر موضوعي اختلاف پيدا کردند و به مشاجره پرداختند.يکي از آنها از سر خشم؛بر چهره ديگري سيلي زد. دوستي که سيلي خورده بود؛سخت آزرده شد ولي بدون آنکه چيزي بگويد،روي شنهاي بيابان نوشت((امروز بهترين دوست من بر چهره ام سيلي زد.))آن دو کنار يکديگر به راه خود ادامه دادند تا به يک آبادي رسيدند.تصميم گرفتند قدري آنجا بمانند و كنار برکه آب استراحت کنند.ناگهان شخصي که سيلي خورده بود؛لغزيد و در آب افتاد.نزديک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد.بعد از آنکه از غرق شدن نجات يافت؛ير روي صخره اي سنگي اين جمله را حک کرد:((امروز بهترين دوستم جان مرا نجات داد)) دوستش با تعجب پرسيد:((بعد از آنکه من با سيلي ترا آزردم؛تو آن جمله را روي شنهاي بيابان نوشتي ولي حالا اين جمله را روي تخته سنگ نصب ميکني؟)) ديگري لبخند زد و گفت:((وقتي کسي مارا آزار ميدهد؛بايد روي شنهاي صحرا بنويسيم تا بادهاي بخشش؛آن را پاک کنند ولي وقتي کسي محبتي در حق ما ميکند بايد آن را روي سنگ حک کنيم تا هيچ بادي نتواند آن را از يادها ببرد.))
داستان عکس مشهور مایکروسافت
سلام....داشتم ایمیلامو چک می کردم که به این ایمیل عکس های کاریکاتوری برخوردم..
خیلی خوشم اومد.... گفتم اینجا هم بذارم شما هم یه فیضی ببرید
بقیه عکسا در ادامه مطالب..
سلام..امروز 16 ام بهمن ماه 1389 آره؟؟ یا 90 ؟؟...کلا سال از ذهنم پریده بخدااا ، شما به دل نگیرید..
یه جورایی حالم گرفته شده..زیاد حوصله ندارم..ناراحتم..دست خودم نیست..آهنگ غم گوش می دم و خیلی چیزای دیه.
الان درست یک هفتست که من یه مسافرت کوچولو تشریف بردم..نه نه...یه مسافرت کوچولو نازل شدم..نه نازل شدم هم خوب نیست..یه مسافرا کوچولو رفتم...آره..همین کلمات ساده ارزش داره یه اون تشبثات .
درست هفته پیش بود گه رفتم زنجان یه چند روزی خانه ی خاله ی محترمه و شوهر خالم مهمون بودم...مادر بزرگم هم اونجا بود..شوهر خالم استاد دانشگاه می باشد..استاد دانشگاه زنجان و مشغول تصحیح ورقه امتحانی دانشجویان گرامی بود.ماشالاه نمرات..ماشالاه..هاتفن.احسنتم...برگه های پسرا که اصلا جای تعریف نداشت..اما باسه دخترا .....شوهر خالم خودش اعتراف می کنه که دخترا زرنگترن..البته تو این رشته و درس (مدیریت بازرگانی) که یه درس حفظی می باشد دخترا قویتر هستن..برگه هارو که نیگا می کردم ماشالا بعضی دخترا دفتر نقاشی مثل آرایش هفت قلم و درست مثل دستگاه کپی پست همه چی عین آینه بود....آخه اینقدر بنده ی خداااااااا..دختر بابائیش..مگه اینجا آرایشگاهه...آخه خودکار صورتی کجا بود....
حالا بگذریم از ایناا..شوهر خاله بنده نهایت ارفاق (یا ارفاغ بود چی بود ..) رو سر نمره ها لحاظ می کرد...اما بازم به زوور . نه دقت نکردی..زووووووووووووور ..اینا یه نمره ای می گرفتن ولی بازم شاکی بودن که آقا فلان شده من نمرم بیشتر می شد..ولی اصلا تو بگو بیست و پنج صدم..ابدااااا...بعضیا پشت برگه های امتحانی دعای ختم صلوات و اینا نوشته بودن..کلی حااال کردم از خوندنشون.... روزای خوبی بود... جالب بود برام..
بعد از 3 روز زنجان موندن تصمیم گرفتم که یه تهرانی هم سفر کنم منزل عمه و عموی گرامی و خوش ذوف..کلی آنجا هم حال کردیم..
فقط بگم باباااا تهران عجب گرانی بود..کلا دست رو هر چی می ذاشتی گران بود..حالا این خانه ی این عمه عمو بالا شهر بود.مثلا خانه عمومینا درست روبه روی صدا سیما خیابان ولیعصر بود..ماشالا اونجا اجناس عجب قیمتای داشتن..یه پیراهن زپرتی 97 هزار تومن...دقت کردی..اون 3 هزار تومن هم به قول دوستم ایناندیرمائیده..یه کلمه ترکی بود..یعنی درکل شیره مالیدن و این حرفااا...یه لباسایی که من ارومیه اصلا نگاهشون نمی کنم اونجا فرت و فرت بالای صد تومن بود...مثلا بگم یه کلاهی بود رنگاوارنگ دو تا هم ژیگولی بهش وصل بود..بالا سرشم یه قپه داشت..اونو میداد 30 تومن...آخه مفت خور حرومت باشه اون پول...ولی عطر و آدکلن ای ول بود.خیلی حال کردم..همشون جالب بودن با قیمت مناسب....خلاصه اونجا هم کلی صفا کردیم..در خانه ی عمه من با شوهر عمم بسیار گیم بازی کردیم ....آره..شوهر عمم یه آدم باحاله...زیادم سن نداره ها..جونه..هنوز زیر 30 سال سن داره..یه بازی آنلاین تو فیس بوک پیدا کرد..منم رفتم تو اون بازی ..عجب حالی می داد..تو خونه عمم که بودم فقط یبار زدم بیرون اونم با شوهر عمم بود که رفتیم پایتخت ببینیم جدیدا چی اومده بازار...و فهمیدم که چیز خاصی نیومده ..فقط یه تبلت گالکسی تب سامسونگ اومده بود که اونم خیلی وقت پیش ارومیه هم اومده بود..خودشم اصلا نمی صرفه با اون قسمتش..خلاصه کارمون شده بود والبته شده هم اکنون بازی کردن...تا ساعت 2 صبح یعنی 2 ساعت از بامداد گذشته ولی ما پشت اینترنت داریم از مواضعمون پشتیبانی می کنیم که یه بی پدر مادری ضدحال نزنه....صبح هم که از خواب پا می شدیم نه ببخشید..ظهر از خواب پا می شدیم ...
حالا گذشت و گذشت دیروز شب حرکت کرم و امروز صبح رسیدم ارومیه..الانم که در خدمت شما هستم و بله دیه اینااا..
در مورد امتحاناتدانشگاه هم بگم که نمره 4 تا درسو دادن 3 تا رو ندادن..یکی رو هم بنا به دلایلی حذف کرم...یه غلطی کردم درس دروس تخصصی سخت افزار را من اختیاری برداشتم و آخرسر من کوپیدم و هنگیدم و چیز شدم..ولش اونجا رو..در آخر هم مجبور شدم حذف کنم..دیه همچین کاری عمراااااااا بکنم...
نمره اون درسایی هم که ندادن من هر روز که می گذره از استرس نمره اون درسا لاغر می شم و هر از گاهی یه جوش می پره رو صورتم..فشاره دیه...این همونه....
خلاصه سرتونو درد نیارم..از این خوشیا که بگذریم....باز هم ته دل من غمگینه..غصه داره...ناراحته....حال نداره..نمی دونم چرا چیکااار کردم...گناه کردم ؟!؟...شاید...نمی دونم والااا..بخدا احساس عذاب وجدان گرفتم....حالم خوش نیست...فقط دوست دارم گریه کنم...بابا منم دل دارم..حق گریه ندارم...می خوام گریه کنم تا دیگه اشکی تو چشام نمونه تا دفه ی بعد دیگه گریه نکنم...اما این اشک نعمت خداست که هر وقت بریزه می فهمی تو هم انسانی و دل داری..عزیزان ، دوستان ، بزرگواران...بیائید دل همو نشکونیم..با روی خوش به هم نگاه کنید، حرف بزنید...رو راست باشید...صادق باشید...و دوست واقعی باشید....تعریف دوست واقعی من نمی دونم چیه..فقط می دونم یه چیزی فراتر از عشق و عاشقیه که آدم از روی عقل تصمیم می گیره و عقل برتر از احساساته و عشق آتشش جوری دیگر می سوزد.....
عرفان هم زیادی در کردیم...بگذریم حالاااا......
خب یه چیز دیه هم بگم....الان من یه دامنه اینترنتی داشتم و الان اونو روی این وبلاگ قرار دادم و الان دیگه این وبلاگ به سایت تبدیل شده با آدرس اختصاصی www.room22.us
جالبه نه.....الان دیگه این آدرس اصلی ما است... گفتم بگم که بعدا نگید که نگفتی چی شد چی بود چطور شد..
هرکی در مورد دامنه سوالی داشت می تونه مطرح کنه توضیح بدم......
خلاصه..عصر بخیر..من برم یکمی استراحت کنم....
نشنو از نی ، نی حصیری بی نواست
بشنو از دل ، دل حریم کبریاست
نی بسوزد خاک و خاکستر شود
دل بسوزد خانه ی دلبر شود
راستی فلاني مي داني ؟ مي گويند رسم زندگي چنين است...
مي آيند.... مي مانند.... عادت مي دهند.... ومي روند.
وتو در خود مي ماني و تو تنها مي ماني
سلااااااام بر همه دوستان..
حتما خیلی تعجب کردید که قضیه چیه..چی شده...چطور ممکنه و اینطور صحبتا..
یکی از دوستان این سایت رو معرفی کرد.بعد تحقیق فهمیدم که بابااا این لوکس بلاگ کجا و بلاگفا کجاا..
اینجا خیلی امکانات داره که بلاگفا یکی از امکانات ساده ی اینو نداره...واقعا بلاگفا به ما احترام نمیذاره..چرا باید سراغ سیستمی بریم که اصلا هیچ ارزشی برای ما قائل نیست..
اینجا کدهایی در اختیارم قرار داد که با گذاشتن اونها شما مستقیم از وبلاگ قدیم به اینجا منتقل شدید.همچنین سیستمی قرار داره که به وسیله اون می تونید مطالب وبلاگتون رو اینجا منتقل کنید..همینطور که میبینید مطالب قبلی وبلاگ اینجا هم هستن (البته نه همشون ).. تازه سیستم عضو گیری و حتی آمارگیری و ثبت نام برای ارسال خبرنامه یه قسمت کوچکی از امکانات این سایت هستش...سیستم اتوماتیک تبادل لینک واقعا عالی هستش..
همچنین الان این وبلاگ 5 تا آدرس داره که هر کدام با اضافه کردن یک پسوند بعد از نام وبلاگم فراخوانده میشه..
و کلی امکانات دیگه...
دوستان شمارو هم به عضویت در این ولاگ دعوت می کنم..چرا باید خودمونو از این همه امکانات رایگان محروم کنیم و سراغ اون بلاگفای ساده و بدون امکانات بریم..چرا واقعا ؟!..
سخنان بزرگان درباره مرد ها
| |
|
اومدم خبر بدم که وبلاگو یه مدت تعطیل می کنم..از برای اونکه اصلا وقت نمی کنم که دیگه به اینجا سر بزنم و کاراشو انجام بدم..شما دوستان هم که نظر می دید منم شرمنده می شم و نمی تونم بیام جواب بدم..
پس یه مدت فهلا اینجا تعطیل باشه تا سرم که خلوت تر شد..حتما دوباره تو همین وبلاگ آپ می کنم...
ببخشید زیاد ادبیات خوندم قاطی کردم...
میتونید درکم کنید دارم بالا میارم اینقدر شعر خوندم و حفظ کردم...
بیخیال.به خودتون فشار نیارید اس ام اس های زیرو بخونید حال کنید...
پدری به دخترش میگه: دخترم راجع به پیشنهاد ازدواجی که بهت داده اند خوب فکرهایت رو بکن.
دختر گریه کنان میگه: ولی من می خواهم پیش مامانم باشم.
پدر: خوب، اونم با خودت ببر عزیزم
پدر: پسرم بزرگ شدی میخوای چه کاره بشی؟
پسر: سیاستمدار
پدر: مگه عقلت کمه؟
پسر: یعنی شرطش اینه!؟
مادر و بچه جلوی قفس میمونه...
بچه: مامان این میمونه شبیه عمه کبری است.
مادر: وای! عزیزم اگر به گوشش برسه خیلی ناراحت میشه ها.
بچه: مامان من خیلی یواش گفتم میمونه نشنید!
بچه اولی: پدر تو هم بهت یاد داده قبل از غذا دعا بخونی؟
بچه دومی: نه، آخه مادرم خوب غذا درست می کنه!
فریدون هميشه لباس مشكی می پوشيده. دوستاش ميگن چرا هميشه مشكی می پوشی؟
ميگه: آخه من ختم روزگارم!
محکوم به اعدام: آخرین آرزوم اینه که پسرم را ببینم.
دادستان: اشکال نداره، پسرت کجاست؟
محکوم: من هنوز ازدواج نکرده ام!
زن از شوهرش پرسيد: چرا وقتي که من آواز ميخوانم، تو از پنجره بيرون را نگاه ميکني و ميخندي؟
شوهر میگه: براي اينکه مردم تصور نکنند من دارم تو را کتک مي زنم و تو داري با جيغ و داد گريه مي کني!
مشتري: اين كت چنده؟
فروشنده: ۱۰۰ هزار تومان
مشتري: واي! اون يكي چنده؟
فروشنده: وای وای!!
زن: تموم بچه ها عقلشونو از من به ارث بردن
مرد: ... حق با توست، چون عقل من سر جاشه!
سه نفر ایرانی تو دوبی کنار ساحل خليج فارس عليه آمريكا شعار ميدادن و ميگفتن:
خليج فارس ايران محل دفن ريگان.
يه ناو آمريكايي كه از اونجا رد ميشد اينا رو دستگير ميكنه. به اولی ميگن خب تو چي ميگفتي؟ يهو جوش مياره ميگه: خليج فارس ايران محل دفن ريگان! ميگيرن ميكشنش.
به دومی ميگن تو چي ميگي؟ ميترسه ميگه والا به خدا من فقط گفتم خليج فارس ايران محل ماهيگيران! آزادش ميكنن.
به سومی ميگن تو چي ميگي؟ ميگه: من گفتم خليج فارس ايران آسفالت بايد گردد
غضنفر داشت واسه دوستش تعریف میکرد: آره، چند وقت پیش داشتم توی جنگل می رفتم، که یک دفعه یک شیر وحشی بهم حمله کرد، منم نتونستم فرار کنم اونم گرفت منو و خورد.
دوستش میگه: آخه چطوری میشه؟ تو که الان زنده ای و داری زندگی می کنی!!
غضنفر میگه: ای بابا، چه زندگی؟ تو هم به این میگی زندگی!؟
میدونم بیمزه بود ولی برا من یکی خیلی نیاز بود
اگه شنیدید که هیچ اگه نشنیدید بدونید نصف عمرتون در فناست...
اگه یه بار اهنگاشو گوش بدید عاشق خودشو و اهنگاش میشید...
توپ میخونه توپ...
بهتون پیشنهاد میکنم حتما ملاقات با برزخیان رو گوش کنید...
به این میگن خواننده...اصالت خودشو حفظ میکنه...حالا بقیه خواننده هارو ببین..چرت و پرت میخونن....منظورم همه نبود...دارو دسته ی ساسی مانکن و...
اینم عکس زن و بچش
اینکم کل گروه مستان
ایشالاااااااا که همه خوش و خرم و شاد و ایناااا و امتحانا رو هم بخوبی و خوشی طی کرده باشن..
من که تا حالا 4تا امتحان دادم ، خودشم اون درسای اصلی ..قابل قبول دادم...نمره خوبی تو این درسا که امتحان دادم می گیرم...ماشالا 5 تا درس اصلی داشتم 5 تا هم پروژه.....واقعا پدرم در اومد از دست این پروژه ها..
یکی رو هم درست همین امروز تحویل دادم و تموم شد....
امتحان اولم تاریخ 19 دی ماه بود..اسم درس پایگاه داده بود....عجب درسی بود خیلی بهم فااااز داد..
امتحان بعدی هم تو تاریخ 23 دی بود به نام ریزپردازنده..این هم درس قشنگی بود و خوندنش لذت بخش بود.. اما استاد تو اصلاح ورقه اصلا یه قرون ارفاغ نکرد اصلا ..درست 4 تا سوال داده بود و هر سوال 5 نمره..من تو یه سوال فقط یه میکروثانیه رو میلی ثانیه حساب کردم کل سوال رو اشتباه گرفت..حالا ببین چند می ده به نظرت!؟ ..
امتحان بعدی هم هوش مصنوعی بود..در نوع خودش یک کابوس به تمام معنا..امتحانش هم پروژه داشت و هم ارائه...جاتون خالی وقتی داشتم توی کلاس ارائه می دادم..اینقدر حال داد بهم که نگووو..پروژه هاشم عالی نوشتم و امتحانشم که از همه بهتر..درسی که برام در طول ترم کابوس بود موقع امتحان به ساده ترین امتحان تبدیل شده بود...
امتحان بعدی رو که دیروز دادم اسمش مهندسی نرم افزار1 بود...درس شیرینی بوود.امااا ... اماا این درس روز پنج شنبه در طول ترم افتاده بود..ماشالا امثال از مهر به اینور همش پنج شنبه ها تعطیل بودن... واین درس کاملا به فنا رفت و درست حسابی یه چیزی حالیمون نشد..به زوور به زووور یه چیزایی سرهم کردم و خوندم و امتحانشو دادم..حالااا هر چی بود دادیم رفت پی کارش...
امتحان بعدی هم روز شنبه است..اسمش مدارالکتریکی 2..درس تخصصی رشته سخت افزار و من یه غلطی کردم تو این ترم که درس سخت افزار ها رو به عنوان درس اختیاری انتخاب کردم و حالا دارم چوبشو می خورم...اصلا حوصله خوندنشو ندارم هیییییییچ...کاملا زهلم گتمیشهD: ...
دو تا امتحان عمومی هم تو تاریخ 7 و 8 بهمن دارم به نام انقلاب اسلامی و تفسیر قران..که تو اون درسا هم خدا بخیر کنه..اصلا حوصله حفظیات ندارم واه واااه وااااه...
بعدشم که تمااااااااام...ایشالا تصمیم گرفتم یه سفر به زنجان و تهران برم یه حال و هوایی عوض کنم. روحیم عوض شه...بعد از عید هم می خوام منابع کنکور کارشناسی ارشد بخرم و برای سال بعد همین موقع خودمو آماده کنکور کنم..ایشالا هم رشته مورد علاقه هام(مهندسی نرم افزار شایدم الگوریتم) تو یکی از دانشگاه های ایران قبول شم...باسه ارشد تمام ایران رو انتخاب می کنم تا از یجا در بیام.. اصلا حوصله اینکه یه سال پشت کنکور بمونم رو ندارم...پس خدایاااا کمکم کن قبول شم..
نکات...
1-راستی فوتبال ایرانو دیدید!؟...ایران حاال این عربا رو گرفت..این امارت پدرسوخته ببازه من جیگرم حااااال میاااد :-)))
2- ایران کره رو هم میپاچونه رو دیوااار ..... ایشالااااااااا...
3-شیدا این آهنگ تا کی می خواد پخش بشه؟؟ من سرم درد گرفت.!:))
4- اون پائین تو قسمت راست وبلاگ من یه افزونه چت اضافه کردم..اگر که من تو یاهو آن بودم اونجا منو آن نشون می ده و می تونید به صورت مستقیم با من ارتباط داشته باشید....البته نه با آیدی یاهوتون.بلکه با هر نامی..پس مزاحم نشیدااا وگرنه من پیگیری می کنمD:
5- کی من درس بخونم؟؟ فردا صبح؟؟ ظهر ؟/ بعد از ظهر ؟؟ پس فردا ؟؟.. روز امتحان ؟؟.. برم حذف کنم ؟؟
6-شیدا حالت خوبه ؟؟...از هانیه خبری نیست...مثل سابق بیاد بگه : بلهههههههههههه :)))
7-خدایا بارلاهااا....من چه کنم..!!!
خب دیه شب خوووووش...
بله..یکی از درسامو حذف کردم :)).
فردا امتحانشه منم بیخیالش شدم..آخه می دونید چیه از اول ترم هیچی نفهمیدم الان چند روزه دارم به خودم فشار میارم تا یه چیزی حالیم بشه ولی هیچی. حتی حفظم نمی تونم بکنم چه برسه به یاد گرفتن.
درس اختیاری بود.زیاد واجب نبود...درس تخصصی زیرشاخه سخت افزار من به عنوان درس اختیاری برداشته بودم و الان خیلی پشیمونم که چرا این درسو برداشته بودم.
شما از این کارا نکنیداا واقعا خیلی بی عقلی و خنگ بازیه...منم بی عقلی کردم.
ایشالا ترم بعد جبران می کنم ، فقط این وسط 39000 تومن ( اون هزار تومان برای خر کردنه D: ) بلا نسبت ماها ولی خب این پول هم فدای سرمون....بهتر از اینه که کم بگیریم یا ممکنه حتی بیوفتیم و معدل بسی زیاد کم بشه..
امااا دوستان
1-اول اینکه فرشته خانوم شما جون مادرم وقتی میای آدرس وبلاگتو بنویس.....من ندارمش..تو هم ایندفه اومدی نظر دادی آدرس اون وب قبلیت که حذفش کردی رو نوشتی. اون یکی وبتم که شد بسیج مستضعفین :))..داری منو عذاااب میدیااااا...
2- اون سیستم چت قرار دادم ، جون عزیزتون درست ازش استفاده کنید..الان دو روزه فقط با اسامی مستعار عجق وجق ( از خدایان یونان باستان بگیر تا همین آخری به نام سرتق یا سرتغ ) . زئوس و سرتغ ما آخر نفهمیدیم کیا بودن...فقط اگه میخوائید چت کنید یه احترامی هم به ما بذارید اسمتونو بدونیم چیه.. نه که دو ساعت لاس بزنید و مارو تو کف شناسائیتون بذارید...
3-ایران فردا بازی داره...به امید پیروزی ایران مقابله کره جنوبی هوراااااااااااا..
بقیه عکسا تو ادامه مطب...
برای جمعآوری این آمار از بیش از ۲۰ منبع مختلف استفاده شده تا بتوان ارقامی نزدیک به واقعیت را گردآوری نمود. آمار اشاره شده را میتوانید در ۹ دستهبندی کلی در ادامه مطلب مشاهده نمایید. ابتدا از همه به سراغ آمار ایمیلها میرویم تا ببینیم در سال ۲۰۱۰ چه تعداد ایمیل فرستاده شده است، چندتای آنها هرزنامه بوده و ... .
۱۰۷
تریلیون: تعداد
ایمیلهای ارسال شده در سال ۲۰۱۰
۲۴۹ میلیارد: میانگین ایمیلهای رد و بدل شده در
هر روز
۱.۸۸ میلیارد: تعداد کل کاربران ایمیل در جهان
۴۸۰ میلیون: تعداد کاربران ایمیل اضافه شده در سال
۲۰۱۰
۸۹.۱۰٪: درصد ایمیلهایی که هرزنامه بودند
۲۶۲ میلیارد: تعداد هرزنامههای ارسال شده در هر
روز (۸۹٪ ایمیلهای روزانه، اسپم هستند)
۲.۹ میلیارد: تعداد حسابهای ایمیل در کل دنیا
۲۵٪: سهم حساب ایمیلهای شرکتها
۲۵۵
میلیون: تعداد کل وبسایتها
در ماه دسامبر ۲۰۱۰
۲۱.۴ میلیون: تعداد سایتهای اضافه شده در سال
۲۰۱۰
۳۹.۱۰٪:
رشد در تعداد سایتهای Apache در سال ۲۰۱۰
۱۵.۳۰٪: رشد در تعداد سایتهای IIS در سال ۲۰۱۰
۴.۱۰٪: رشد در تعداد سایتهای nginx در سال ۲۰۱۰
۵.۸۰٪: رشد در تعداد سایتهای گوگل GWS در سال
۲۰۱۰
۵۵.۰۷٪: رشد در تعداد سایتهای Lighttpd در سال
۲۰۱۰
۸۸.۸
میلیون: تعداد دامنههای
دات COM در پایان سال ۲۰۱۰
۱۳.۲ میلیون: تعداد دامنههای دات NET تا پایان
سال ۲۰۱۰
۸.۶ میلیون: تعداد دامنههای دات ORG تا پایان سال
۲۰۱۰
۷۹.۲ میلیون: تعداد دامنههایی که دارای پسوند
کشورهای مختلف را دارند (مانند IR، UK و US)
۲۰۲ میلیون: تعداد دامنههایی با پسوند عمومی یا
سطح بالا (تا اکتبر ۲۰۱۰)
۷٪: افزایش دامنهها نسبت به سال گذشته
۱.۹۷
میلیارد: تعداد کل
کاربران اینترنت (تا ژوئن ۲۰۱۰)
۱۴٪: افزایش کاربران اینترنت نسبت به سال قبل
۸۲۵.۱ میلیون: تعداد کاربران اینترنت در آسیا
۴۷۵.۱ میلیون: تعداد کاربران اینترنت در اروپا
۲۶۶.۲ میلیون: تعداد کاربران اینترنت در امریکای
شمالی
۲۰۴.۷ میلیون: تعداد کاربران اینترنت در امریکای
لاتین و کارائیب
۱۱۰.۹ میلیون: تعداد کاربران اینترنت در آفریقا
۶۳.۲ میلیون: تعداد کاربران اینترنت در خاور میانه
۲۱.۳ میلیون: تعداد کاربران اینترنت در استرالیا و
اقیانوسیه
۱۵۲
میلیون: تعداد وبلاگهای
موجود در اینترنت
۲۵ میلیارد: تعداد توییتهای ارسال شده در
توییتر
۱۰۰ میلیون: تعداد حسابهای جدید اضافه شده در
توییتر
۱۷۵ میلیون: تعداد کاربران توییتر در سپتامبر ۲۰۱۰
۷.۷ میلیون: تعداد کاربرانی که
Lady Gaga را
دنبال میکنند (لیدی گاگا، بیشترین دنبالکننده را
در توییتر دارد)
۶۰۰ میلیون: تعداد کاربران فیسبوک در پایان سال
۲۰۱۰
۲۵۰ میلیون: تعداد کاربران اضافه شده به فیسبوک
در سال ۲۰۱۰
۳۰ میلیارد: تعداد مطالب (نظیر لینک، نوشته، عکس و
غیره) به اشتراک گذاشته شده در فیسبوک به ازای هر
ماه
۷۰٪: سهم کاربرانی فیسبوکی که خارج از ایالات
متحده زندگی میکنند
۲۰ میلیون: تعداد روزانه ابزارکهای نصب شده در
فیسبوک
۴۶.۹۰٪:
سهم مرورگر اینترنت اکسپلورر از بازار کاربران
۳۰.۸۰٪: سهم مرورگر فایرفاکس از بازار کاربران
۱۴.۹۰٪: سهم مرورگر
کروم از بازار
کاربران
۴.۸۰٪: سهم مرورگر سافاری از بازار کاربران
۲.۱۰٪: سهم مرورگر اپرا از بازار کاربران
۲
میلیارد: تعداد
ویدیوهای مشاهده شده روزانه در
یوتیوب
۳۵: میزان ساعت ویدیوهای آپلود شده در یوتیوب در
هر دقیقه
۱۸۶: میانگین ویدیوهای مشاهده شده کاربران در هر
ماه (در امریکا)
۸۴٪: سهم کاربران اینترنت که ویدیوهای آنلاین
مشاهده میکنند (در امریکا)
۱۴٪: سهم کاربران اینترنت ویدیوهای آنلاین را
آپلود میکنند (در امریکا)
۲+ میلیارد: تعداد ماهانه ویدیوهای مشاهده شده در
فیسبوک
۲۰ میلیون: تعداد ماهانه ویدیوهای آپلود شده در
فیسبوک
۵
میلیارد: تعداد
تصاویر میزبانی شده توسط سایت فلیکر (سپتامبر
۲۰۱۰)
۳۰۰۰+: تعداد تصاویر آپلود شده در هر دقیقه در
فلیکر
۱۳۰ میلیون: تعداد ماهانه تصاویر آپلود شده در
فلیکر
۳+ میلیارد: تعداد ماهانه تصاویر آپلود شده در فیسبوک
۳۶ میلیارد: تعداد سالانه تصاویر آپلود شده در فیسبوک
سال ۲۰۱۰، برای اینترنت سالی بسیار پر رونق بود. رشد تعداد کاربران و افزایش سهم بسیاری از سایتهای بزرگ نسبت به سال گذشته از مزیای این رشد بوده است. هر چند که در این میان، شرکتهایی نیز بودند که ۲۰۱۰ برایشان چندان خوششانسی نیاورد و مجبور به تعدیل شدند. به نظر شما، درصد افزایش کاربران اینترنت در سال جاری چطور خواهد بود؟ آیا آمار ۲۰۱۱ میتواند سهم افزایشی بیشتری نسبت به سال گذشته داشته باشد؟
در بازگشت از كليسا، جك از دوستش ماكس مي پرسد: «فكر مي كني آيا مي شود هنگام دعا كردن سيگار كشيد؟» |
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان بفرمایید تو... و آدرس room22.us لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
Alternative content Contact s4lish |